مدیران و صاحبین کسب و کار زیادی به ما مراجعه کرده و چالش های زیر را مطرح میکنند:
حرف های ما براي كاركنان تكراری و كليشه ای شده است!*
کارمندان ما به تصميمات و ارزيابی های ما اعتماد ندارند!*
کارمندان از ما و تصميمات مان قلبی پيروی نمي كنند وهمواره تظاهر به پذيرش می كند!*
لازم است تصميمات ما از زبان فردی از بيرون بيان شود تا مورد پذيرش واقعی كاركنان قرار گيرد!
و بسياری از جمله هاي اينچنيني
علت اين مساله اعتماد نداشتن كاركنان به اين دسته از مديران است.
اما چاره كار ايجاد اعتماد و اعتمادسازی ميان كاركنان است.
براي اينكه كاركنان به تصميمات شما اعتماد كنند لازم است چهار ويژگی زير را داشته باشيد :
*1) داشتن حسن توجه، خيرخواهی و احترام و علاقه نسبت به كاركنان*
مديرانی كه به كاركنانشان علاقه و خيرخواهي نشان نمي دهند و نسبت به آموزش و توانمندسازي و آينده شغلي آنها بي توجه و بي تفاوتند ضربه سهمگيني به اعتماد خود در ميان كاركنانشان مي زنند.
*2) داشتن صلاحيت و شايستگي هاي فني و رفتاري بالا*
مديراني كه دانش، بينش، نگرش و مهارت هاي مورد نياز براي كار خود را ندارند و به اصطلاح بي كفايت هستند نمي توانند اعتماد كاركنان خود را جلب كنند و كاركنان از اين مديران حرف شنوي واقعي ندارند.
*3) داشتن ثبات شخصيتي و رفتاري*
مديراني كه با كاركنان خود صادق نيستند(اصطلاحا دبه مي كنند) و فاقد مواضع شفاف و واضح هستند و مديراني غير قابل پيش بيني هستند، نمي توانند به قلب و روح كاركنان نفوذ كنند.
*4) داشتن تعاملات گسترده و ارتباطات پرتكرار با كاركنان*
هيچ چيز به اندازه ارتباطات نزدیک با كارمندان و داشتن تعاملات پرتكرار، نمي تواند انگيزش و اعتماد كاركنان را تقويت كند. سياست درهاي باز به روي كاركنان منجر به اعتمادسازي مي گردد.