سارا
سارا
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

چالش کتاب‌خوانی: نیلوفر و مرداب

لحظات غم را به نیلوفر شاداب مرداب می‌اندیشم که ریشه در کجا دارد.

برای چالش فروردین طاقچه کتاب صوتی نیلوفر و مرداب را گوش دادم و از نکاتی که به نظرم جالب رسید خلاصه نویسی و یادداشت برداشتم و اینجا به اشتراک می‌گذارم.

رنج و شادی همواره در کنار هم هستند و بدون رنج شادی هم معنایی ندارد. پس نمی‌شود از رنج فرار کرد. چگونگی مواجه با رنج می‌تواند زندگی را با شادی و معنا همراه کند. یکی از گام ها در مرحله دگرگون کردن رنج هایمان ذهن آگاهی است یعنی توجه به واقعیت هایی که در حال رخ دادن است. (مثلا: اگر دستمان را بالا می‌بریم به این توجه کنیم که چه اتفاقی دارد در بدن ما می افتد، هنگامی که قدم برمی‌داریم با توجه باشد. و .. )

ذهن آگاهی همواره به معنای چیزی است که در حال رخ دادن است. همان نیرویی است که به ما کمک میکند که بفهمیم که در لحظه حال چه چیزی در بدن ما، اطراف ما و احساس ما در حال رخ دادن است.

افراد ذهن آگاه می‌توانند در رو به رو شدن و پذیرش رنج ها بهم کمک کنند.

خلق ذهن آگاهی:

آگاهانه نفس بکشیم و توجه کنیم به دم و بازدم

تجربه راستین در این است که ذهن و بدن در اتحاد باهم باشند. و همین تمرین نفس کشیدن با ذهن آگاهی به این اتحاد کمک میکند.

شناسایی دردها و رنج ها و رو به رو شدن با آن آغاز شفا در درونمان است. اینکه متوجه شویم چه چیزهایی درونمان را ناخوش میکند.

افکار و پشیمانی‌هایمان درباره‌ی گذشته و نگرانی‌هایمان درباره‌ی آینده و تفکرات درونیمان در این باره باعث قطع شدن ارتباط ما با ذهن است. ( قطع شدن ذهن آگاهی)

مشغول کردن ذهن خود با کارهایی که باعث می‌شود فکرمان از رنج هایمان (مثل: اعتیاد به بازی و .. )دور شود باعث میشود از بدنمان دور شویم و در نهایت احساساتمان بدتر می‌شود.

اولین قدم این است که کارها را متوقف کنیم و با تنفس سعی کنیم به بدنمان توجه کنیم.

روزها بدنمان کارش را در زمان حال انجام می‌دهد در حالی‌که ذهنمان مشغول گذشته، آینده یا برنامه‌هایمان هست. و ذهن و‌ بدن در ناهماهنگی باهم هستند. و ما با تنفس آگاهانه می‌توانیم به این هماهنگی کمک کنیم. و‌ این کمکمان‌میکند با ذهن رها و آرام بهتر تصمیم بگیریم به نسبت زمانهایی که فکرمان در گیر خشم، ترس و غم است. باعث میشود بدانیم همین حالا در حال زندگی هستیم و باعث میشود که متوجه شویم چه اتفاقاتی در درون بدن و احساساتمان در حال رخ دادن است.

ما از خودمان می‌گریزیم چرا که نمیخواهیم با رنج هایمان رو به رو شویم! ترس ما این است که اگر سرگرمی هایمان را که موجب حواس پرتی ما از رنج درونمان می‌شود کنار بگذاریم و به خودمان برگردیم مقهور ترس، غم و خشم شویم. پس همواره از آن فرار می‌کنیم! وقتی به خشم واضطرابمان توجه کنیم میتوانیم رنج هایمان را تشخیص دهیم. از این رو تمرین تنفس آگاهانه بسیار ضروری است تا در مسیر دگرگونی رنج ها محکمتر قدم برداریم. با این روش‌ میتوانیم به رنج ها سلام کنیم.

اولین کارکرد ذهن آگاهی؛ شناسایی رنج هاست. و بعد توجه کردن به آن‌ها و پذیرفتن آن است.

درک رنج ها باعث شفقت نسبت به خودمان و بقیه می‌شود. رنج ها نسل به نسل از نیاکان و پدران و مادرانمان به ما میرسد با درک رنج می‌توانیم از انتقال آن به عزیزانمان و فرزندانمان جلوگیری کنیم.

وقتی رنج هایی که دیگران به ما میدهند را نگاه کنیم و منشا رنج آنان را دریابیم که چه عواملی باعث رنجشان شده که دردهای تلنبار شده‌اشان را به ما انتقال می‌دهند و آن را درک کنیم و شفقت داشته باشیم راه به سوی آرامش و شادی پیدا می‌کنیم.

با تمرین تنفس و ذهن آگاهی می‌توانیم به درک رنج خود و دیگران برسیم! و آن ها را به جای تنبیه درک کنیم. و آن ها را گوش دهیم. شنیدن دیگران با شفقت فرصت هایی برای بهبود شرایط آن ها را نیز فراهم میکند.

گاها فکر هایی داریم که شرایط را بدتر تصور میکند ولی باید ترس ها و نگرانی هایمان برای آینده و اتفاقات غیرواقعی را کنار بگذاریم تا برای رنج های واقعی تر (مثل بیماری و فقدان عزیزان) مقاوم و آماده‌تر باشیم. تلاش کنیم تا رنج های خودساخته و غیر ضروری ( مقایسه، خودبزرگ‌بینی، ناامیدی ) باعث حال بد و ناخوشایندی در ما نشود.

مقایسه خودمان با کسی نادرست است چون هر انسانی با تمام مسائل خودش در زندگی مواجه است و باید با تمام مشکلات راه خودش‌ را پیداکند.

از لازمه ی راه های رسیدن به شادی و آرامش دیدن فرصت ها و جنبه های مثبت زندگیمان است. (داشتن توانایی دیدن، شنیدن، درک کردن این مطالب و ..) با توجه به تمرین ذهن آگاهی نفس عمیقس بکشیم و عوامل تجربه‌ی اینجایی را دریابیم تا ویژگی های مثبتی که اکنون در حال تجربه‌ی‌‌ آن‌ها هستیم را درک کنیم.

ذهن و بدن را با پنج تمرین ساده میتوان برای تجربه شادی آماده کرد:

  1. رها کردن: فاصله از چیزهای بسیاری که فکر می‌کنیم برای بقا و آرامش ما ضروری هستند و مانع تجربه و لذت ما هستند. ( مثل فکراینکه درآمد بالا، شریک عاطفی و .. برای خوشبختی ما ضروری هستند ولی ممکن است اینگونه نباشد و این را تجربه بعضی از آدم ها نشان می‌دهد.) یا رها کردن دلبستگی هایمان

یک برگه کاغذ برداریم و نام عواملی (تعلقات و وابستگی و فکرهایی که باعث میشود پیش به شادی نبریم) را یادداشت کنیم شاید‌ هر هفته بتوانیم یکی‌شان را رها کنیم و یا شاید هم بیشتر طول بکشد.

  1. پرورش بذرهای مثبت
  2. ذهن آگاهی برپایه ی لذت: اینکه نفس می‌کشیم بدون حس ناراحتی و درد. و سلامت هستیم
  3. لذت نشستن
  4. حظ بردن از گام‌هایمان

هنر زندگی شاد بودن و استفاده از عوامل شادی کوچک و در دسترس است.

پیشنهاد: یک برگه برداریم و تمام شرایط در دسترس برای شاد بودن در این لحظه را یادداشت کنیم.

و در نهایت به زمان های بیندیشیم که شرایط زندگی از آرامش و مطلوبیت فاصله داشت و الان با بصیرت نگاه کنیم که چقدر خوب است که اینگونه نیست برای مثال زمان هایی که دندان درد داشتیم و از درد آرام نداشتیم و چقدر خوب است که الان حس دردی وجود ندارد.

https://taaghche.com/audiobook/99410/نیلوفر-و-مرداب


ذهن آگاهیحواس پرتیکتاب صوتیذهنچالش کتابخوانی طاقچه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید