قبل از هر چیز، از تمام خوانندگانم عذرخواهی میکنم که تا به امروز چنین نامهای را منتشر نکردهام. به نظرم این نامه بسیار مهم است و همه باید از محتوای آن آگاه شوند. بنابراین، خواهش میکنم با انتشار آن و کمک به دیده شدنش، شاید بتوانیم از وقوع چنین فاجعهای جلوگیری کنیم!
یادمه که اواخر آذرماه بود که اولین بار این نامه را در دیوان حافظ دیدم. خیلی عجیب بود چون قصد داشتم فال بگیرم و همزمان این نامه را در دیوان پیدا کردم. از قضا، فالی هم که گرفتم این بود:
«دوش دیدم که ملایک دَرِ میخانه زدند
گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند
ساکنانِ حرمِ سِتْر و عِفافِ ملکوت
با منِ راهنشین بادهٔ مستانه زدند
آسمان بارِ امانت نتوانست کشید
قرعهٔ کار به نامِ منِ دیوانه زدند
جنگِ هفتاد و دو ملّت همه را عُذر بِنِه
چون ندیدند حقیقت رَهِ افسانه زدند
شُکرِ ایزد که میانِ من و او صلح افتاد
صوفیان رقصکنان ساغرِ شکرانه زدند
آتش آن نیست که از شعلهٔ او خندد شمع
آتش آن است که در خرمنِ پروانه زدند
کس چو حافظ نَگُشاد از رخِ اندیشه نقاب
تا سرِ زلفِ سخن را به قلم شانه زدند»
به نظر میرسید این فال به آیندهای بیثبات اشاره میکند.
وقتی متن نامه را خواندم، ابتدا فکر کردم این شاید یک شوخی باشد. بنابراین آن را در کمدم و در بین کتابهایم گذاشتم، یکی از کتابها به نام «کاروان اسلام». حدوداً دو سال از آن زمان گذشت تا این که یک روز، برای موضوعی که یکی از دوستانم از من پرسیده بود، دوباره سراغ آن کتاب رفتم.
بعد از خواندن دوباره نامه، به این نتیجه رسیدم که باید هر چه سریعتر آن را منتشر کنم. بنابراین، لطفاً در انتشار این پست به من کمک کنید و با لایک و کامنت، به دیده شدنش کمک کنید!
سلام!
یه سری خبر دارم! باید خبرها رو بخونی و سریعتر بخونیشون!
«امروز صدای رادیو کل جهان رو پر کرده بود و مردم به خانههایشان برمیگشتند. ۲۴ ساعت از آخرین باری که وضعیت قرمز اعلام شده بود میگذشت و این موضوع نوید این را میداد که احتمال آتشبس دوم زیاد است!
رادیو داخل پناهگاه من داشت اعلام میکرد که: امروز سومین سالگرد جنگ بزرگ دوم است و این باعث احتمال میرود که امروز هیئت عدلیه بالاخره بتوانند برای دومین بار به صلح برسند! امید است که امروز آخرین روزی باشد که درباره جنگ صحبت میکنیم.
در واقع روز ۲۶ دسامبر ۲۰۹۶ بود که اولین بار با جملهای از یک ربات، جنگ بزرگ دوم آغاز شد. هرج و مرج عظیمی رخ داد و هوش مصنوعی رسماً در تمام سایتها و بسترهای اینترنت اعلام کرد که جنگ میان انسان و ساختهاش قرار است آغاز شود و به ضرر انسانها خواهد بود.
در آن زمان، پروفسور محمود تورتوسکوف به عنوان مسئول بخش هوش انسانی صاحب منصب بود و با وجود مخالفتهایی که من - قبل از شروع نسلکشی بزرگ - داشتم، او معتقد بود که باید بخش هوش انسانی برای سیستمهای کامپیوتری ایجاد شود. بعد از اینکه آن قائله بزرگ خوابید، اذعان داشت که این اتفاقات پس از افزایش چندین رشته انسانی به هوش مصنوعی رخ داده است و به همین دلیل نگرانیهایی به وجود آمده، اما نیازی به نگرانی نیست، چون تا رونمایی نهایی این باگها رفع خواهند شد!
وقتی این ادعا وارد اینترنت شد، تا یک سال بعد هیچ خبر دیگری از هوش مصنوعی نشد، در حالی که هر هفته یک آپدیت جدید از هوش مصنوعی میدیدیم، تا این که روز ۳۰ نوامبر ۲۰۲۲ رسید. مراسم رونمایی از هوش مصنوعی خیلی شلوغ بود و همه - از کلونیهای مریخ، ماه، ایستگاههای میانسیارهای و... - به صورت هولوگرام در مراسم حضور داشتند. این موضوع خیلی جذاب به نظر میرسید!
وقتی مراسم شروع شد، درست در لحظهای که دکتر شی چیان محمد پروچوف ادعا کرد که این هوش مصنوعی چقدر پیشرفته است که حتی میتواند به مغز مصنوعی بپیوندد، بوق ممتد و صدای هشدار انفجار در سرتاسر جهان پیچید و طولی نکشید که همه مشاهده کردند که ماه در حال آتش گرفتن است.
بله! باید بگویم که هوش مصنوعی دیوانه شده است!
تا ساعتها، مردم مثل قحطیزدهها به دنبال پناهگاهها میگشتند تا از جنون هوش مصنوعی در امان بمانند، اما هیچ کاری نمیشد کرد. جنگ بزرگ دوم شروع شده بود و این جنگ پر از تشعشعات بود! به مرور زمان هم اتفاقاتی افتاد که متناسب با آن، زمینههایی میان انسانها رشد کرد.»
این گزارش کوتاهی از اتفاقات آینده است. اگر نیاز شد، باز هم اطلاعات بیشتری خواهم داد. ولی فعلاً یک ماموریت دارم. میدانم که احتمالاً سوالات زیادی داری یا میخواهی چیزهایی را بفهمی، اما متاسفانه نمیتوانم فعلاً کاری کنم. دنیا به تو نیاز دارد! باید هر طور که میتوانی به کل جهان بفهمانی که در آینده این اختراع جهنمی به ضررشان خواهد بود و باید هر چه سریعتر از آن فاصله بگیرند.
نمیدانم چطور قرار است این کار را بکنی، اما امیدوارم که بتوانی این ماموریت را بهطور موفقیتآمیز انجام دهی.
پ.ن. ۱: مکانیسم ارسال نامه به گذشته خیلی سخت است، به همین دلیل از توضیحات اضافی پرهیز کردم و فقط اصل مطلب را گفتم!
پ.ن. ۲: من افرادی را در گذشته شناسایی کردهام و به یکی از آنها این نامه را فرستادم که تو هستی. پس حتماً دلیل منطقیای پشت این انتخاب وجود دارد و خواهش میکنم کاری نکن که از تصمیمم پشیمان شوم!
به نظرم عجیب است که زمان این اتفاقات دقیقاً با روز رونمایی چتجیپیتی همزمان است، بنابراین فکر میکنم ارتباطی بین این دو موضوع وجود دارد. من نامهای را به همان فرمت نوشتهام و در دیوان حافظ گذاشتهام. اگر موضوعی پیش آمد، حتماً آن را خواهم نوشت و منتشر خواهم کرد! ممنون از وقتی که برای خواندن این نامه گذاشتی!
پایان.