همه ی ما نیاز داریم تا میزان شعور خودمون از چیزها رو افزایش بدیم بدلیل فطرت و نوع غرایزمون اما در بعضی از مواقع بدلیل نبود راهنمایی کافی دچار انحراف میشیم و نمی تونیم غلط رو از درست تشخیص بدیم. بنابه همین دلایل من هم فکر میکنم که سن 20 سالگی یکی از مهمترین و پایه ترین رنج انسان است و اتفاقات زیادی در این اره برای آدم می افتد در حین کارکردن روی این موضوع بخاطر این که خودم هم بعضی از مطالب رو دیر متوجه شدم احساس پوچی کردم
انسان با توجه به غریزه زنده ماندن از درد بر حذر است از کودکی منع پدرو مادر از خطر یا منع جامعه از درد باعث میشه که انسان از درد خود داری کنه اما متاسفانه انسان ها خریزه زندگی رو با نشانه پیشرفت اشتباه می گیرن به عنوان مثال وقتی که ورزش می کنیم در عضلات خود احساس درد میکنیم اما این درد نشانه پیشرفت هست نه غریزه بقا در بعضی از مواقع خیلی درد میکشی حتی اشک میریزی اما میخوام اینو بدونی که داری یاد میگیری وهمین لحظه داری تا شروع به پیشرفت میکنی
از لحظه ای که انسان شروع به زندگی میکنه نیازمند کمک دیگران و تجربه های دیگران هست همونطور که نیوتون میگه: «اگه من تونستم به افق های دور دست یابم بخاطر این بود که روی دوش های بزرگان وایستادم» ما عملا تمامی عناصر زندگی را به گذشتگان مدیونیم اما انسان با منیت خود و همینطور با توجه به مطلبی که در ابتدا اشاره کردم به دلیل پرسه درد در یادگیری این امر را فراموش میکنند
میدونم که درس ها مهارت ها کارها فشار میاره ولی اینها یه روزی تموم میشه مخصوصا در این سنین عوامل زیادی هستن باعث عدم تمرکزت بشن و تورو جذب خودشون کنن اما ما برای جذب شدن نه بلکه برای بودن در این دنیا هستیم ولطفا از خستگی نترس چون وقتی میمیریم استراحت میکنیم
اولین باری که این داستان و از سایمون سینک شنیدم تنها حسم این بود که چرا قبلا نه! داستان درمورد دو تبر زن بود که یکی در طی روز همیشه از دیگری بیشتر درخت می برید ولی جالب اینجاست که همیشه یک ساعت در حین کار گم می شد آخر تبر زن دومی کسل شد و از تبر زن اولی پرسید: من همیشه ازتو یک ساعت بیشتر کار میکنم ولی تو یک ساعت طی کار گم میشی اون یک ساعت و چیکار میکنی تبر زن اولی: خوب میرم خونه تبرم و تیز میکنم و من شدیدا به تیز کردن تبر اعتقاد دارم در همه چیز در درس،در کار، هوشمندانه کار کنید
بیشتر ما عادت کردیم که دیگارن و از خودمون راضی کنیم و باحث خوشحالی اونها بشیم این مبحث خیلی مهمه چون در بعضی از مواقع واقعا خوشحال کردن دیگران امر خوبیه ولی اگه این امر بیش از اندازه باشه طوری که خودمونو از یاد ببریم . در انتخاب هاتون در مسیر تون خیلی از افراد انرژی منفی خواهند داد حتی از شما متنفر خواهند شد ولی برای موفق شدن نیازی به رضایت دیگران ندارید بلکه نیاز به رضایت خود دارید
چرا میگم دوری کنید در واقع من نمیگم شواهد میگه متوسط بازی رایانه ای در ایران خیلی بالاست متوسط نمرات ضعیف در ایران خیلی بالاست و همینطور بر عکس متوسط مطالعه در ایران خیلی پایینه در واقع میشه گفت کار کردن راحت تر از تنبل بودنه چون در کار کردن رقابت خیلی کمه
این دیالوگ یکی از عالی ترین دیالوگ های فیلم رسوایی که اکبر عبدی استفاده میکنه هر عملکرد ما مخصوصا عادت های ما در این سنین خیلی خیلی مهمند این سوال مثل یک مانترا عمل میکنه در تمامی عادت هاتون اینو از خودتون بپرسید آیا من دارم با موبایل بازی میکنم یا موبایل با زندگی من بازی میکنه آیا من لباس می پوشم یا لباس منو پوشیده آیا من هر وقت دلم خواست سیگار میکشم یا سیگار منو به سمت خودش میکشه
کلمه ای که بسیاری از اندیشمندان دانشمندان را و بسیاری از عالمان را در گیر خود کرده از سال های ابتدای بشریت تا در زمان حال حاضر، در این سنین معمولا انسان تمامی افراد را فکر میکنه که کسی هست که دنبالشه ولی از نظر من به جای دنبال کسی بودن دنبال خود بودن بهتره شما فکر کنید که کسی که میخواستید رو پیدا کردید آیا واقعا لیاقت اورا دارید به دنبال کسی بروید که بعد از پیدا شدن فرد مورد نظر دیده خواهد شد