<p> برت منتظر شد تا کریستین از خانه دور شود و سپس از ماشین پیاده شد و به خانه رفت تا سیستم عجیبوغریبش را روشن کند، او زمانی که مطمئن شد سیستم بهدرستی کار میکند، فورا از خانه خارج و سوار ماشین شد و به سمت خانهی مادرش حرکت کرد. او به بیرون خانه رفت و برادرش را دید که در حال پیاده شدن از ماشین است. هنگامیکه داشت پتویی روی آنها میانداخت، صدای اتومبیل دیگری را شنید که در بیرون از خانه پارک کرد. سپس تیری را که گوگل در دست داشت به گردن او فرو کرد و درگیری میان آن دو شدت گرفت. برت از پشت نزدیک او شد و یک تیر شلیک کرد که به پشت گردن او برخورد کرد و درجا کریس را کشت. حماقتهای دوران جوانی که با مشکلات روحی ترکیب شده و این توهم را به وجود میآورد که ارزشمندترین چیز در این جهان زیبایست و برای نگهداری آن باید به هر کاری دست زد. برت فورا شروع کرد به مسلح کردن تیر و کمان؛ زیرا میدانست برادر مادرش یعنی کریس که قرار بود به خانه آنها بیاید و با برت حرف بزند، ممکن است هر لحظه از راه برسد. </p>
<p> برت برادر دیگری به نام لی داشت که در طبقهی بالای خانه خواب بود. برت متوجه حضور لی شد و به سمت او دوید. بالاخره کریس متوجه درِ باز پارکینگ شد و وارد آن شد. او با خود فکر کرد اگر مادرش تیر و کمان را ببیند، متوجه نیت او میشود؛ بنابراین او تیر و کمان را برنداشت و در عوض فقط یک تیر برداشت. لی با شنیدن صدای درگیری بیدار شد و فورا از پنجره بیرون را نگاه کرد و دو برادرش را دید که در حال درگیری بودند. لی فورا از خانه بیرون آمد. ساعت ده صبح به خانهی مادرش رهمراز چت.زمانی که وارد خانه شد، مادرش در آشپزخانه نشسته بود. این رمان که در سال 2020 منتشر و عرضه شد توانست و جایزهی نووِل همان سال را دریافت کند و خودش را به یکی از برترین رمان های ترسناک تبدیل کند. برادرش لی تنها بازماندهی خانواده است و میگوید در همان روز درگیری، زندگیاش کاملا نابود شده است و حتی نمیتواند از خانه بیرون برود و دچار اختلال اضطرابی پس از سانحه (PTSD) شده است.به نظر شما در پس هر یک از این داستانها رازی نهفته است؟ </p>
<p> برت سعی داشت با تیر به لی ضربه بزند و بالاخره بعد از دعوای طولانی، لی که جراحات عمیقی در بدنش ایجاد شده بود توانست برت را کنار بزند و از دست او فرار کند. بر اساس این داستان فیلمی ترسناک با نام The Haunted در سال ۱۹۹۱ ساخته شد. در این مطلب از سایت حیاط خلوت برای شما دوستداران داستان ترسناک و فیلم های ترسناک داستان کوتاه ترسناکی را آماده کرده ایم. ایجاد احساس شک و بی اعتمادی: در گروهی از نوجوانان، کتاب های ترسناک آن ها را نسبت به محیط و افراد پیرامون بی اعتماد می کنند و سبب می شوند همواره به واقعیّت های موجود شک داشته باشند.، این شک و بی اعتمادی سبب تغییر رفتار آن ها نسبت به اطرافیان خود می شود ودرنتیجه روابط اجتماعی آن ها را تضعیف، و انگیزه و توانایی نوجوان را در ایجاد ارتباط با دیگران کم می کند. سعدی میرسد و گلباد را با تیر میزند، مهستی را دستگیر کرده و جنسها را ضبط میکند. در ظاهر، این داستان کتابی است که مطمئناً به نظر میرسد توسط روح یک موجود وحشتناک تسخیر شده است، اما همچنین در مورد پیوند بین مادر و فرزند، ترس از دست دادن تسلط خود بر واقعیت و غریزه عمیق محافظت است. </p>
<p> برت از این فرصت استفاده کرد و یک تکه نایلون برداشت و به دور دهان و بینی مادرش پیچید و او را خفه کرد.وقتی برت مطمئن شد که مادرش مرده است، او را از زیر قفسه بیرون آورد و در گوشهی پارکینگ قرار داد؛ سپس قفسه را بلند کرد و جای خود گذاشت. این بازیگر که بیشتر با نقشهای عاشقانه سر و کار داشته، کمی در پرورش نقش پیچیدهی جونگ باروم به چالش میافتد. این بار برادرش ایجی بود که سر رهمراز چت.برت میدانست که ته خط است و باید کار را تمام کند. بسیاری از خوانندگان از مواردی چون ارواح، قاتلین سریالی، هیولاهای مخوف، جنون، طاعون و جهانهای غیر قابل درک وحشت دارند؛ در حالی که ممکن است عدهای این موارد را خندهدار بدانند. پسرش دنی اما به لطف توانایی های کودکانه اش درک بهتری از اتفاقات خانه دارد. کریس وارد خانه شد و مادر برت را صدا زد. وقتی مادرش وارد پارکینگ شد، او از تیر مثل یک نیزهی کوچک استفاده کرد و به مادرش حمله کرد.</p>