ویرگول
ورودثبت نام
ReyMind
ReyMindمن ریحانه‌ام، مدیر محصول در شروع مسیر. تجربه‌ام رو از شرکت‌های مختلف آوردم و حالا قراره، از چالش‌ها و دغدغه‌هام توی کار جدیدم بنویسم.
ReyMind
ReyMind
خواندن ۳ دقیقه·۴ ماه پیش

ترفندی معجزه‌آسا به خصوص برای مدیران محصول

توی زندگی، گاهی پیش‌ میاد با افرادی مواجه شویم که نظراتی مخالف ما دارند یا رفتاری از خود نشان می‌دهند که خوشایند ما نیست و قانع کردن آن‌ها نیازمند تلاشی بی‌پایان است که نتیجه‌ای جز خستگی روحی برای ما به ارمغان نمی‌آورد. این موضوع هم در زندگی شخصی افراد اتفاق می‌افتد و هم در محیط کاری.

مثال‌های ملموس

فرض کنید به صورت اتفاقی تصویری در سوشال مدیا مشاهده می‌کنید که دوستان شما دورهمی‌ای ترتیب دادند و شما به آن دورهمی دعوت نبودید. طبیعتا این موضوع می‌تواند احساس ناخوشایند کنار گذاشته شدن از جمع دوستان را در شما ایجاد کند. اما راهکار چیست؟ جنگ و دعوا؟ قهر و دوری؟ یا بی‌تفاوتی؟

اجازه بدید مثال دیگری بزنم و بعد وارد اصل موضوع شوم؛ فرض کنید به عنوان یک مدیر محصول در یک جلسه‌‌ای با حضور مدیران تیم‌های مختلف هستید و قرار است بر سر نیازمندی‌های مختلف تیم‌ها و اولویت آن‌ها تصمیم‌گیری کنید. مدیر مارکتینگ بر روی پیاده‌سازی هر چه سریع‌تر فیچر جدیدی اصرار دارد که می‌تواند با مانور بر آن مشتریان بیشتری جذب کند، از سوی دیگر مدیر پشتیبانی با دغدغه‌ی تماس‌های مکرر کاربران، درخواست فیچری برای آسان کردن خدمات پشتیبانی دارد. در مقابل همه‌ی این درخواست‌ها مدیر تیم توسعه به بدهی فنی خیلی زیاد اشاره می‌کند و اینکه پیاده‌سازی این فیچرها او را از توجه به بدهی‌های فنی باز می‌دارد. در این شرایط هر کدام از این تصمیم‌ها می‌تواند سایدافکت‌های زیادی را با خود به همراه آورد که اگر بخواهیم شفاف باشیم، مسئول نهایی این سایدافکت‌ها شما هستید.

در اصول و قواعد مدیریت محصول برای همچین شرایطی راهکارهای منطقی زیادی توصیه شده اما همه‌ی این راه‌ها بدون وجود این ترفند از شما انرژی مضاعفی می‌گیرد تا مدیر تیم‌ها را قانع کنید.

راهکار کلیدی

می‌خواهم راهکاری را معرفی کنم که Mel Robbins آن را با عنوان تئوری «Let them» بیان کرده است. اگرچه این تئوری در حوزه‌ی روانشناسی فردی مطرح شده است اما می‌تواند مهارتی کلیدی برای مدیران محصول باشد.

به صورت خیلی خلاصه بخواهم این تئوری را توضیح دهم اینگونه است که «اجازه بده دیگران همان‌گونه که هستند باشند و به جای تمرکز بر دیگران بر اقدام خودت متمرکز شو!». حالا این یعنی چی؟

خیلی خودمونی بخوام توضیح بدم اینجوریه که اگر دیگران حرفی زدند که برای تو خوشایند نبود،‌ درگیر اون آدم نشو، انرژیت رو برای پیشرفت خودت حفظ کن. اگر دوستات باهم رفتن بیرون و به تو نگفتن، سعی نکن اون‌ها رو با دعوا یا قهر کنترل کنی، بذار همونجوری که هستن باشن، تو تمرکزت رو روی روابطی که برات مهمه حفظ کن و توی اون‌ها فعال باش.
این مثال‌ها توی زندگی شخصی بود، در محیط کاری هم همین است؛ توی جلسه حرف‌های همه رو می‌شنوی، یادداشت می‌کنی اما قرار نیست اون‌ها رو راضی کنی، پس انرژیت رو نگه میداری برای تمرکز روی اهداف خودت. از نکاتی که توی جلسه مطرح شد استفاده می‌کنی برای اینکه دقیق‌تر بتونی تصمیمی بگیری که با کمترین ساید افکت بیشترین آورده را برای محصول داشته باشد.

مرز باریک

نکته‌ی خیلی مهم این ترفند رعایت مرز باریک بین این تئوری و بی‌تفاوتی است. باید حواستون باشه که بخش اول Let them به تنهایی به شما کمک نمی‌کند، باید به صورت فعالانه در راستای رسیدن به اهداف خود اقدام کنید. عملا بدون Let Me رفتار شما معنای بی‌تفاوتی پیدا می‌کند که تأثیرات آن بر زندگی حرفه‌ای و شخصی شما می‌تواند لطمه وارد کند.

چرا این دیدگاه کلیدی است؟

چون ما به‌طور سنتی یاد گرفتیم:

  • تلاش بیشتر = نتیجه بهتر

  • کنترل بیشتر = اطمینان بیشتر

  • رضایت دیگران = موفقیت

اما Robbins می‌گه: گاهی برعکسه.
تو فقط زمانی به بالاترین بهره‌وری، خلاقیت و تمرکز می‌رسی که بپذیری نمی‌تونی همه‌چیز و همه‌کس رو کنترل کنی.
و به‌جای اون، روی چیزی که تحت کنترل توئه تمرکز کنی: خودت. مسیرت. انتخاب‌هات. واکنش‌هات.

و در نهایت...

اگر دنبال کتابی هستی که با حرف‌های کلیشه‌ای پر نشده باشه،
اگر می‌خوای از چرخه‌ی بی‌پایان تأیید گرفتن و کنترل کردن خلاص شی،
و اگه واقعاً می‌خوای «رهبری» کنی،
کتاب The Let Them Theory همونیه که باید بخونی.

این فقط یک کتاب روان‌شناسی نیست.
یک منشور برای تصمیم‌گیری با قدرت، رهبری با آرامش و ساخت محصول با ذهنی آزادتره.

مدیر محصولتمرکزکنترلگریتوسعه فردیمعرفی کتاب
۰
۰
ReyMind
ReyMind
من ریحانه‌ام، مدیر محصول در شروع مسیر. تجربه‌ام رو از شرکت‌های مختلف آوردم و حالا قراره، از چالش‌ها و دغدغه‌هام توی کار جدیدم بنویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید