سالهاست در منابع انسانی بحث بر سر این است که چه چیزی باعث میشود کارکنان در یک سازمان بمانند یا آن را ترک کنند. اغلب پاسخها به سمت «حقوق» یا «مزایا» میرود، اما تجربه میگوید ماجرا پیچیدهتر از این حرفهاست.
پژوهشهای معتبر جهانی نشان میدهد که احساس تعلق، یعنی اینکه فرد حس کند بخشی از یک تیم، یک هدف و یک داستان بزرگتر است، اثر عمیقتری بر ماندگاری و بهرهوری کارکنان دارد تا صرفاً میزان حقوق.
وقتی کارمند حس میکند که ارزشها و توانمندیهایش دیده میشود، تصمیمهای سازمان شفاف و منصفانه است و برای او مسیر رشد واقعی وجود دارد، حتی در دشوارترین شرایط اقتصادی هم به همکاری ادامه میدهد.
بنابراین سرمایهگذاری روی فرهنگ سازمانی، شفافیت، قدردانی و ایجاد فرصت رشد، شاید در کوتاهمدت عدد حقوق را جبران نکند، اما در بلندمدت سازمان را از موج استعفاها و بیانگیزگی نجات میدهد.
در نهایت، کارمندانی که «احساس تعلق» دارند، برای سازمان کاری میکنند که هیچ فیش حقوقی به تنهایی قادر به خرید آن نیست: تعهد قلبی.