روزی که ذخایر نفت کشور کشف و استخراج شد هیچ کس فکر نمیکرد که همین نفت همین مایع سیاه چرب بدبو باعث بدبختی کشور ما شود.
فقط البته این حکایت مختص کشور ما نیست. و فقط حکایت این بدبختی و تعارض فقط شامل نفت نمیشود.
برای نمونه طلا و نقرهای هم که از مستعمرات تحت سلطهاشان پادشاهان اسپانيا بدست میآوردند هم همین حالت را داشت یعنی در نهایت باعث فقر آن کشور و سقوط پادشاهی شد.
حتمن این سئوال مطرح میشود که این دوگانگی و پارادکس چطور قابل توضیح است؟
سعی میکنم خیلی ساده توضیح دهم.
عزیزان وقتی ما نفت داریم یعنی به ثروتی مجهز هستیم که خیلی بیدردسر و با یک شرکت کوچک که کار پالایش و فروش را انجام دهد میتوانیم پول به دست آوریم.
حالا سئوالی که مطرح میشود این است که وقتی به این راحتی میتوانیم پول در آوریم چرا باید بخواهیم دنبال کسب پول از طریق تولید و حمایت از صنایع کوچک و کشاورزی و .... باشیم.
بیایید تصور کنیم ما کشوری بی نفت بودیم آیا از گرسنگی میمردیم؟
چون مسئولین و ادارهکنندگان کشور وقتی نفت نباشد باید به دنبال کسب درآمد از راههای دیگر باشند مثال: توجه به پتانسيل های کسب درآمد در آن کشور است.
مثلن اگر کشوری صبغهی تاریخی دارد خیلی میتواند ظرفیت گردشگری و توریست را در آن کشور مدنظر داشت و روی آن سرمایهگذاری کرد.
یکی دیگر از فلاکتهای دیگر کشورهایی که ثروت بادآوردهای مثل نفت گاز یا زغالسنگ یا طلا دارند این است که تعداد افرادی که لازم است تا در صنایع مرتبط با استخراج و فروش و پتروشیمی این صنایع کار کنند خیلی در نسبت با مشاغلی مثل کشاورزی یا صنایع دستی یا کارخانهها کم است و همین بیکاری خود منشا بسیاری از تبهکاریها و مشکلات و از بین رفتن عزت نفس ملی می شود.
نکته مهم دیگر این است که وقتی پول هست ولی این پول از یک تولید مولد کسب نشده در دراز مدت نه تنها باعث ثروتمند شدن تودهی افراد کشور نمیشود که باعث ایجاد رانت در بین مسئولین میشود و جنگ کفتارها در دسترسی بیشتر و خاصتر به این ثروت را سبب میشود.
یکی دیگر از گرفتاریهایی که نفت در کشورهای نفتخیز ایجاد میکند این است که توهم دسترسی به یک منبع پولی درآمد بدون زحمت سبب ایجاد خاصه خرجیهای بیحساب و بدون در نظر گرفتن نفع ملی آحادملت را سبب میگردد و اگر این خرجها سویهی ایدئولوژی هم داشته باشد هر گونه اعتراض توهین به مقدسات و امثال آن تلقی و شکاف بین ملت و حکومت را سبب میشود.
به همین علت نفت در بسیاری از کشورهای نفتخیز یا دارای ثروت ملی مثل طلا و سنگهای قیمتی نه تنها سبب رشد و توسعه در آن کشورها نشده که باعث تورمهای نجومی و فساد گسترده در سطح مسئولین و افزایش شکاف بین فقرا و اغنیا گردیده است.
شما چه فکر میکنید و چه راهکارهایی به نظرتان میآید که بتوان از این پارادوکس ثروت_فلاکت در کشورهای نفتی خارج شد؟
منابع: مقالهای از استاد دانشگاه محمد فاضلی با نام نفت چرا سبب فلاکت در کشورهای جهان سومی شد.