ویرگول
ورودثبت نام
فرشته بهزاد
فرشته بهزاد
فرشته بهزاد
فرشته بهزاد
خواندن ۱ دقیقه·۶ ماه پیش

قرص عذاب وجدان مدرن

عذاب وجدان، شبیه یه درد بی‌درمانه. دردی که خیلی‌هامون سعی می‌کنیم با قرص‌های موقتی تسکینش بدیم؛ قرص‌هایی به اسم توجیه، عرف، مذهب یا حتی علم روان.

آدمی ممکنه دست به قتل بزنه، اما برای اینکه از عذاب وجدان خلاص شه، می‌گه "بی‌حیا بود". اینو نمی‌گه تا واقعیت رو تغییر بده؛ می‌گه تا با تطهیر ذهنی، بتونه خودش رو ببخشه. مذهب، عرف، سنت، اینا گاهی مثل داروخانه‌هایی هستن برای تهیه‌ی قرص‌هایی که وجدان رو موقتاً آروم کنن.

مثل داعشی‌ها که برای اینکه راه خدا رو رفته باشن، سر می‌برن؛ و بعد، برای تسکین عذاب درونی‌شون، قرص "برای رضای خدا" رو می‌خورن. خشونت همیشه خشونته. ظلم همیشه ظلمه. اما انسان همیشه دنبال توجیهه تا بتونه با خودش کنار بیاد.

حتی روشنفکرا هم در امان نیستن. اونا شاید دیگه به قرص‌های سنتی مثل دین و عرف دسترسی نداشته باشن، اما درد وجدان هنوز باهاشونه. چرا که بدی، توهین، تحقیر، قضاوت و ظلم، هنوز هست، حتی در روشنفکرترین حلقه‌ها.

یه مدل جدیدتر از قرص‌های وجدان هم هست: تشخیص روان‌شناختی. آدم‌هایی که آگاهانه می‌گن "من ADHD دارم"، "من نارسیستم"، "من درون‌گرا هستم". این آگاهی تا این‌جا خوبه، اما وقتی تبدیل به مجوز آزار دادن دیگران می‌شه، دردناک و ناعادلانه‌ست.

اینکه بگی چون نارسیستم، پس حق دارم آدم‌ها رو تا مرز فروپاشی بکشم. چون درون‌گرام، پس سلام نکردنم طبیعیه. چون فلان بیماری روانی رو دارم، پس دعوا کردن و تحقیر بقیه برام اشکال نداره... اینا همشون قرص‌هایی هستن برای خلاص شدن از عذاب وجدان.

اما بدون...
اینکه بدونی چه مشکلی داری، باعث نمی‌شه که منِ مخاطب هم موظف باشم دردت رو بفهمم و زخم‌هام رو نادیده بگیرم.
اینکه به من آسیب بزنی، با هیچ قرصی قابل توجیه نیست — نه دین، نه عرف، نه بیماری روانی.

بیاییم حواسمون بیشتر به آدمای دور و برمون باشه.
گاهی بزرگ‌ترین خشونت‌ها با آرام‌ترین صداها اتفاق می‌افتن.

عذاب وجداننظر شخصی
۱۱
۶
فرشته بهزاد
فرشته بهزاد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید