ورق کاهی ( سعیده مظفری )·۲ روز پیشحقالحیوان.حقالحیوانشش سالم بود. مدرسه بهمان نفری یک دانه ماهی قرمز داد. دم عید بود. میخواستند با یک ماهی فزرتی، هزار صفحه پیک را از دلمان دربیاورن…
ورق کاهی ( سعیده مظفری )·۲ روز پیشاتباع خمرهیه مدتی نبودم و چیزی منتشر نکردم. متن زیاد نوشتم ولی گذاشتمش توی همون دفترچه بمونه. اینی که منتشر میکنم، تکلیف این هفتهی کلاسم بوده.چیز خ…
ورق کاهی ( سعیده مظفری )·۹ روز پیشکشیش ابلیس.شخصیتهای تاریخی مورد علاقه من (۱)کشیش شیطانسالن کوچک، سرد و نمور است. کم نور و تنشزا. استرسم دو برابر شده.این ترسها مانع ما نمیشود. هر…
ورق کاهی ( سعیده مظفری )·۱۴ روز پیشسفر بیبازگشت.سفر بیبازگشتدارم چمدانم را میبندم که برای سفر نپتون آماده شوم. حتماً برایتان سوال است که چرا نپتون؟ واضح است، مریخ برای بچه اعیانهاست…
ورق کاهی ( سعیده مظفری )·۱۴ روز پیشبرسه به دست اونی که باید....برسه به دست اونی که باید...هرسال فاطمیه که میشود، محرم که میشود، دلم میخواهد چند خط کوتاهی هم که شده برایشان بنویسم. اما نمیشود. از دی…
ورق کاهی ( سعیده مظفری )·۱۸ روز پیشکتابهایی که توی مهر خوندم.کتابهایی که توی مهر خوندممینویسم چون دوست دارم پز چهارتا کتابی که خواندهام را بدهم. ۱- تحریر دیوانگی/مهدی زارعاول بگویم که نویسنده، همش…
ورق کاهی ( سعیده مظفری )·۱۹ روز پیشگوسفندهای محترم.گوسفندهای محترمانقدر درگیر دخترم شدم که ساعت از دستم در رفت. ساعت بیست دقیقه به چهار بود. ساعت چهار کلاس داشتیم و من هنوز داشتم آماده میش…
ورق کاهی ( سعیده مظفری )·۱۹ روز پیشقلمه: روز دومیادگاریهای قلمه.قلمه: روز دومصبح، وقتی همه خواب بودند از خانه زدم بیرون. دوستانم شب را در حوزه هنری شاهرود خوابیده بودند. داخل سالن همدیگر…
ورق کاهی ( سعیده مظفری )·۱ ماه پیشروزی که قلمه زدنم!رویداد قلمهامروز اولین روز دورهی حضوری قلمه بود.به اندازهی یک دفتر صد برگ حرف و فکر توی سرم میگردد. دوست دارم روایتش را بنویسم اما چون ح…
