ویرگول
ورودثبت نام
gilbert blythe
gilbert blythe
gilbert blythe
gilbert blythe
خواندن ۳ دقیقه·۶ ماه پیش

رُندترین تاریخِ سال

هوا چه طوفانی شده…

یادم میاد گفته بودی از بدفازیِ هوا خوشت میاد چون بهت یاداوری میکنه که فقط درونِ خودت اشوب نیست.

ولی برای من یه تلنگرِ محکم برای روبرو شدن با واقعیتِ توهمیه که اصلا ازش خوشم نمیاد.

پاکت سیگاری که از پنج ماه پیش ته کیفم خاک خورده و له شده رو برمیدارم و بهش زل میزنم .به طرز عجیبی سیگاراش توی اون وضع دووم اوردن یه سیگارو از گوشه سمت راست پاکت انتخاب میکنم . توی این باد چه وضع داغونیه روشن کردنش ولی خب بعد چندتا تلاش ،موفق میشم یه جرقه ی کوچیکی به جون تنباکوی پودر شده و کج و ماوجش بندازم.

اولین پک رو میزنم…

سیگار هیچوقت همدم خوبی برای غمای من نبوده و هنوزم انگار مثه قبلنا باهام حال نمیکنه. قفسه ی سینم توی یک لحظه اتیش میگیره و گلوم بشدت میسوزه شاید این سوزش باعث بشه یادم بره چه سنگینی ای روی سینمه.

گوشیمو از توی جیب شلوارم درمیارم…

پادکست شماره ی 07 آریانفر؟ جهنم الضرر ببینیم چی میخونه .

پلی میکنم “ هیچوقت نفهمیدم اشتباه از کجا شروع شد ،از اولین حرفی که نگفتیم؟ اولین دلخوری ای که به روی هم نیاوردیم یا شایدم اولین لحظه ای که عشق جاشو به ترس داد…”

یه پوزخند دردناکی روی لبام میاد و یه پک عمیق به سیگار توی دستم که از بوی گندش متنفرم میزنم و سرمو تکون میدم. چه اهنگ رندوم و به موقعی ای.

چقدر این پادکست حرف دل منو میزنه ولی هیچوقت قرار نیست برات بفرستمش.برعکس همه ی چیزایی که تا میدیدم چه باحالن فورا دستم میرفت روی اسمت که برات ارسالش کنم و توام ازش لذت ببری.

ولی خب تصمیممو گرفتم ، قرار نیست دیگه خودمو جلوت بشکنم .

با خودم فکر میکنم ، به خاطره های خوبمون به نامه ای که برای خود آیندمون نوشتیم و گذاشتیمش توی یه درخت . نمیدونم هنوزم اونجاست یا نه و دلمم نمیخواد دیگه هیچوقت بدونم.

تو همیشه اون ادم خوبه بودی . ادمی که حتی اشتباه کردناشم شیرین بود برام. جوریکه شخصیتم خورد میشد جلوت ولی ککمم نمیگزید. هروقت یه صدایی درونم میگفت مگه نمیبینی چقدر داری تحقیر میشی؟ میگفتم طرز نگاه کردنشو ببین ، چه چشمای قشنگی داره . مگه نه؟

دقیقه ی ۰۲:۳۳ اهنگ …

“ پر صداست توی سرم نمیبینی تو ٫ توی لبی تو سرمو نمیبینی ٫ نمیدونی چقدر جنگه سرت تو مغزم”

تو ازون ادمایی بودی که هرچیو میخواست داشت اگرم نداشت راهشو پیدا میکرد که زندگی رو برای خودش لذت بخش کنه جوریکه حتی درد و بدبختیشم بهش میچسبید.

من اما؟تقلا.

دست و پا زدن برای انکار زندگی .

حرصم میدادی واقعا ، از شدت خوب بودنت حرصم میدادی . مگه میشه یه ادم انقدر بدیاشم حتی قشنگ باشه؟ اخه مگه تو چی داری که من نمیتونم ازت دل بکنم؟ دیگه نمیخوام دوست داشته باشم .

دیگه نمیخوام کامل باشی .

و من هیچی رو نمیتونم ازت بگیرم،

اما خودمو چرا.

منی که هیچوقت به چشم تو کافی نیومدم رو چرا. منی که همیشه یه گوشه لاستیک زاپاست بودم که دلت قرص باشه به وجودش رو چرا.

حداقل دلم گرم میشه که توام مثه من ناقصی.

به ته سیگار توی دستم نگاه میکنم.

میدونی بیشتر از همه از چیه سیگار خوشم میاد؟ از سوختنش. از اون شعله ی یواش نارنجی رنگی که اروم اروم توی وجود کاغذ رخنه میکنه و تبدیل به خاکسترش میکنه و بادم با کمال میل خاکسترو پودر میکنه و میبره به ناکجا اباد ، جوری که انگار هیچوقت وجود نداشته. حداقل درسته سیگار هیچوقت با من حال نکرد، ولی دلخوشی خوبیه برای نگاه کردن .منو یاد روحم میندازه که چه اروم اروم داره از بین میره و محو میشه و باد میبرتش به جایی که خودشم حتی نمیدونه کجاست. انگار که هیچوقت هیچ روحی نداشتم.

خلاْ…

اهنگترسسیگار
۸
۰
gilbert blythe
gilbert blythe
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید