ممکن است برای اکثر افراد این اتفاق پیش بیفتد که خود را در برههای از زمان جدا از سازمان بدانند و بین خود و سازمان، از نظر روحی و عاطفی هیچ ارتباطی پیدا نکنند.این حس و حال را که ممکن است برای افراد بسیاری اتفاق بیفتد، استعفای عاطفی مینامند که شدت آن برای افراد میتواند متفاوت باشد.
استعفای عاطفی در کار چیست؟ ممکن است برای اکثر افراد این اتفاق پیش بیفتد که خود را در برههای از زمان جدای از سازمان بدانند و بین خود و سازمان، از نظر روحی و عاطفی هیچ ارتباطی پیدا نکنند.این حس و حال را که ممکن است برای افراد بسیاری اتفاق بیفتد، استعفای عاطفی مینامند که شدت آن برای افراد میتواند متفاوت باشد.
استعفای عاطفی چیست؟
استعفای عاطفی در یک کلام به خستگی ذهن در محل کار گفته میشود که برای کارکنان و حتی مدیران ممکن است پیش بیاید. استعفای عاطفی زمانی اتفاق میافتد که فرد از نظر احساسی خود را از یک سازمان جدا کند.
به این معنا که، فرد میتواند در محل کار حضور فیزیکی داشته باشد، اما از نظر احساسی خود را خارج از سازمان در نظر میگیرد؛ این وضعیت به دلیل عدم علاقه، انگیزه یا نبود پیشرفت برای عملکرد فرد در آن شغل یا محیط کار ممکن است رخ دهد.
واقعیت این است که همه ما ممکن است یک بار و یا در حالت سختگیرانه چند بار این حالت را تجربه کنیم، خواه کارفرما باشید یا کارمند.طبیعت انسان سیری ناپذیر است و همیشه به دنبال فعالیتهای چالش برانگیز تر است.
زمانی که کارمندی از نظر روحی و ذهنی با سازمان باشد و با ارزشها، اهداف و خواستههای سازمان وابستگی داشته باشد، میتواند به انجام کارها و اهداف متعهد نیز باشد.
هنگامی که میان این تعهد کارمند و سازمان شکاف ایجاد شود، استعفای عاطفی و احساسی رخ میدهد.
به همین دلیل است که همیشه توصیه میشود که در سازمانها انگیزه تزریق شود، به کارمندان توجه شود و به سلامت روان کارکنان توجه شود.
قبل از اینکه کارمندی در محل کار خود استعفا دهد، باید ابتدا از نظر روانشناسی خود را از سازمان جدا کند.
به همین دلیل است که فرد میتواند در سازمانی مشغول به کار باشد، اما با این وجود به دنبال فرصتهای شغلی دیگر نیز باشد.
یکی از غم انگیزترین عوامل بروز این اتفاق هم میتواند از دست دادن انگیزه، پایین بودن حقوق و ترس از نداشتن پشتوانه مالی برای تأمین مخارج روزانه باشد.
تا حد زیادی احساسات ما به دنبال این است که جلوی خارج شدن ما از سازمان را بگیرد. اما، این سندرم همه افراد را در محل کار خود تحت تأثیر قرار میدهد، حتی برخی از صاحبان مشاغل نیز با این احساس مواجه میشوند و به دنبال دوری از کار میافتند.
علائم استعفای عاطفی
علائم استعفای عاطفی برای افراد مختلف میتواند متفاوت باشد، اما در نهایت تمام این علائم باعث به وجود آمدن آن حس جدایی از سازمان میشود و در واقع نتیجه آنها یکی است.
▪️این علائم عبارتاند از:
کاهش بهره وری.
این مورد یکی از علامتهای واضح هنگام بروز این مشکل است و اولین چیزی است که فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. با بروز استعفای عاطفی فرد کم کم انگیزه خود را از دست میدهد و به همین خاطر، بهره وری کاهش پیدا میکند.
از دست دادن انگیزه.
افت خلاقیت و نوآوری.
افسردگی.
انباشته شدن کارها و تعلل در انجام آنها.
افزایش شکایات.
غیبت و حاضر نشدن بی وقفه در محل کار.
حذف نام شرکت از رزومه خود.
شاید به همین دلیل است که برخی از کارمندان از نام شرکتهای خود در پروفایل لینکدین خود استفاده نمیکنند.
تأخیر در انجام فعالیتها و گزارش دهی.
عدم تمرکز.
بیماری یا افسردگی جزئی.
فشار زیاد بر دیگر افراد.
افزایش خطا در کار.
عدم دقت در کارها.
دلایل اصلی استعفای عاطفی عبارتند از:
1️⃣. عدم احساس قدردانی و تشویق
کارکنانی که احساس میکنند زحمات و تلاشهایشان مورد توجه قرار نمیگیرد یا قدردانی نمیشود، ممکن است بطور عاطفی از شغل خود فاصله بگیرندیقین بدارید بدون تشویق و پاداش، انگیزه برای انجام وظایف کاهش مییابد.
2️⃣. فرسودگی شغلی
فشار زیاد، ساعات طولانی کاری، یا عدم تعادل بین زندگی شخصی و کاری و عدم تامین و تعادل در آمد با هزینه میتواند منجر به فرسودگی شغلی شود. این وضعیت میتواند باعث بی علاقگی و کمبود انرژی برای کار و در نتیجه استعفای عاطفی شود.
3️⃣. نقص در ارتباطات و پشتیبانی از مدیریت
کمبود ارتباطات مؤثر با مدیران و همکاران میتواند باعث احساس تنهایی و بیپشتیبانی شود. اگر کارکنان احساس کنند که نمیتوانند نظرات و امور یا مشکلات خود را با مدیران در میان بگذارند، به تدریج از سازمان فاصله میگیرند.
4️⃣. عدم شفافیت و ابهام در اهداف سازمانی
وقتی کارکنان نمیدانند که سازمان به کجا میرود یا هدفها و استراتژیها برایشان واضح نیست، احساس بی هدفی و بی تعلقی میکنند. این فقدان وضوح و جهت گیری میتواند به استعفای عاطفی منجر شود.
5️⃣. عدم فرصت برای رشد و پیشرفت حرفهای اگر کارکنان احساس کنند که در شغل خود پیشرفتی ندارند یا فرصتی برای یادگیری و رشد ندارند، ممکن است انگیزه شان را از دست بدهند و به صورت عاطفی از سازمان جدا شوند.
6️⃣. مدیریت ضعیف و نبود الگوهای رهبری مثبت
رهبری ضعیف میتواند کارکنان را از نظر عاطفی از سازمان جدا کند. زمانی که مدیران قادر به ایجاد اعتماد و انگیزش در کارکنان نباشند، آنها احساس میکنند که در محیط کاری خود فاقد جهتگیری مثبت هستند.
7️⃣. عدم تطابق با فرهنگ سازمانی
اگر فرد با فرهنگ و ارزشهای سازمان تطابق نداشته باشد، احساس بیگانگی خواهد کرد. این عدم تطابق ممکن است به استعفای عاطفی منجر شود زیرا کارکنان احساس میکنند در محیطی قرار دارند که نمیتوانند خود را با آن هماهنگ کنند.
8️⃣. نگرش منفی همکاران
فضای منفی و رفتارهای ناپسند همکاران میتواند تأثیر زیادی بر روحیه کارکنان داشته باشد. اگر کارکنان در محیطی با خصومت یا رقابتهای منفی کار کنند، ممکن است از نظر عاطفی از کار خود جدا شوند.
9️⃣. تعارضات شغلی و شخصی
تعارضات حل نشده با همکاران یا مدیران میتواند به ایجاد احساس منفی در کارکنان منجر شود و در صورت عدم حل این مشکلات، آنها ممکن است از نظر عاطفی از سازمان جدا شوند.
10. کمبود احساس تعلق
زمانی که کارکنان احساس نکنند که بخشی از تیم یا سازمان هستند و نتوانند ارتباط معناداری با دیگران برقرار کنند، ممکن است به طور عاطفی از شغل خود جدا شوند
ارادتمند منوچهر افشانی پژوهشگر حوزه منابع انسانی