ما همیشه از بزرگترامون شنیدیم هر چیزی به اندازش خوبه. من تا چند وقت پیش فکر میکردم کمال گرایی یه صفت خیلی خوبه که میشه به عنوان یه ویژگی عالی ازش نام برد و در مقابل کسایی که از این خصوصیت انتقاد میکردند، گارد ویژهای داشتم. تصور میکردم این خصلت به من کمک میکنه زودتر به خواستههام برسم و به چیزای کم قانع نباشم. ولی گذشت زمان بهم ثابت کرد این ویژگی همون قدر که میتونه مفیدباشه به همون اندازه هم مضره.
کمال گرایی مثبت به ما کمک میکنه تا در چارجوب عقلانیت و با دیدی کاملا واقع گرایانه نهایت تلاشمون رو داشته باشیم تا خودمون رو به بهترین سطح از تواناییهامون برسونیم و اشتیاق و انگیزه کافی برای موفقیتهای بیشتر رو بدست بیاریم. آدمایی که کمال گرایی مثبت دارند روی نقاط قوتشون تمرکز میکنند و هیچ وقت خودشون رو با دیگران مقایسه نمیکنند. این آدما پر انرژی و با انگیزه هستند و با صبر و حوصله اهدافشون رو بصورت منطقی پیش میبرند.
جنبه منفی این خصلت باعث میشه ما خواستههای غیرواقعی داشته باشیم و بدون توجه به توانایی و شرایط خودمون روی این خواستهها پافشاری کنیم و فرصتهای خوبی رو که داریم ناآگاهانه از دست بدیم. از طرفی توقعات بیش از انتظار باعث شکست میشه و همین عدم موفقیت، سرخوردگی و ناامیدی رو در ما ایجاد میکنه. در واقع کمال گرایی منفی، ما رو به یه آدم سرزنشگر و عصبی تبدیل میکنه و عزت نفس و اعتماد به نفسمون رو از بین میبره. ادامه این رفتار ما رو به آدمی تبدیل میکنه که علاوه بر اینکه آدمای اطرافمون رو پر از ایراد میبینیم حتی نسبت به خودمون هم حس مثبتی نداریم.
اولین قدم برای غلبه بر کمال گرایی منفی، پذیرفتن این خصلت در وجود خودمونه. بعضی وقتا توجیه ما از خواستههای غیرواقعیمون اینه که ما استانداردهای بالایی برای زندگیمون داریم و این حق همه ماست که بهترینها رو برای خودمون طلب کنیم. در حالی که ما باید بپذیریم بدون در نظر داشتن واقعیت های زندگی نمیتونیم به خواستههامون فکر کنیم. پذیرفتن این ویژگی که هیچ کس کامل نیست قطعا به ما در کنترل این خصوصیت یاری میرسونه.
شاید ظاهرا بین آدمای موفق و کمال گرا تفاوتی وجود نداشته باشه اما در واقعیت یکی نیستند. آدمای موفق نهایت تلاششون رو میکنند و در صورت عدم موفقیت، شکستشون رو میپذیرند و حتی راه جدیدی رو برای شروع دوباره پیدا میکنند. ولی آدمای با کمال گرای منفی تمام تمرکزشون روی نتیجه کاره و جایی برای اشتباه کردن در نظر نمیگیرند. بنابراین اگه شکست بخورند انگیزه ادامه کار رو از دست میدن و دچار افسردگی میشن.
قطعا خصلت کمال گرایی در همه ما وجود داره. چون همهمون دنبال بهترینها هستیم. اما مسئله مهم اینه که ما بتونیم درست از این ویژگی استفاده کنیم و در جهت رسیدن به خواستههامون در حد منطقی از اون استفاده کنیم، تا بتونیم به یه آدم موفق تبدیل بشیم. اگه میخوایم واقعا از کمال گرایی نهایت استفاده رو بکنیم باید تلاش و واقع گرایی رو جز جدایی ناپذیر این ویژگی بدونیم.
گاهی کمال گرایی ابزاری است برای زیبا جلوه دادن انجام ندادن کارها