ویرگول
ورودثبت نام
ارجمند
ارجمند
ارجمند
ارجمند
خواندن ۱ دقیقه·۸ ماه پیش

آهنگ غمگین




تا آهنگ غمگین گذاشتم
قلبم به درد آمد
و اعماق وجودم سوخت
و نگذاشت که راهت نفس بکشم
افسردگی ام عود کرد
و حال مرا ملتحب ساخت
و باز دیوانه شدم
با صدای غمگین آن اهنگ
به سوختن ادامه دادم
و حسرت کشیدم
از خودم
از جهانم
و از دشمنانم
که ناگهان
صدای غرش آسمان آمد
آسمان دلش به حالم سوخت
آسمان می‌خواست ببارد
آسمان می‌خواست آتشم را خاموش سازد
و بارید
نم‌نم
کم کم
و زیاد شد
صدایش به گوش جانم رسید
و مرا دگرگون کرد
او مرا به وجد آورد
او مرا متحول ساخت
او مرا از نو آفرید
زندگی برای من همین بارش باران است
من در هنگام بارش باران زندگی میکنم
و می‌شنوم
و لمس میکنم
و لذت بردم
از هر قطره‌ی خیس باران
از هر چکچک منقلب کننده آن
و از زنده کننده گی آن
افسوس که زود تمام می‌شود
زود می‌رود
و چه قدر دیر می‌شود
که باز هم آسمان و دلم به صدا در آید
و ببارد
تا من دوباره زندگی کنم!

آهنگ غمگینآسمان
۴
۰
ارجمند
ارجمند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید