ویرگول
ورودثبت نام
فرحناز طالبیان
فرحناز طالبیان
فرحناز طالبیان
فرحناز طالبیان
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

داستان:تقدیر

خانه ای ویران شدوسوخت.

شعله های آن به آسمان رفت؛خاکستر شد.

باد وزید وخاکستر رابا خود برد.

خورشید تابان بر زمین سوخته تاخت؛گرم گرم.

زمین ترک برداشت؛تکه تکه شد.

پس از سالها ،من دیدم که گیاهی بسیار کوچک از درز این تکه ها بیرون آمد،کوچک ولطیف.

این بود سرنوشت انسان.

زندگیفلسفیادبیات عرفانیخود شناسیداستانک
۸
۰
فرحناز طالبیان
فرحناز طالبیان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید