ویرگول
ورودثبت نام
مهدی صارمی نژاد
مهدی صارمی نژاد
خواندن ۵ دقیقه·۸ ماه پیش

سوگ یا فقدان و مراحل آن

سوگ و مراحل آن-مهدی صارمی نژاد روانشناس شیراز
سوگ و مراحل آن-مهدی صارمی نژاد روانشناس شیراز


یکی از واقعیت های اجتناب ناپذیر زندگی ما سوگ یا فقدان است و تمامی افراد در طی زندگی خود آن را به شیوه ای تجربه خواهند کرد. درکودکی با از دست دادن اسباب بازی مورد علاقه، در مدرسه با عوض شدن معلم محبوب و در نوجوانی با از دست دادن دوستان سوگ را تجربه می کنیم.
در واقع سوگ مجموعه ای از احساست و رفتارهایی است که با از دست دادن هر چیز ارزشمندی در ما بیدار می شود و برای ما همراه با درد و غم خواهد بود.

در ادامه به توضیح خلاصه شده ای از کارگاه  سوگ مهدی صارمی نژاد روانشناس بالینی پرداخته شده است.

سوگ در ابعاد کلی به دو دسته تقسیم می شود که شامل این موارد است:

مرده سوگواری
زنده سوگواری

مرده سوگواری در واقع فرآیندی را شرح می دهد که ما طی آن فرد، شرایط یا موقعیتی را به طور کامل از دست می دهیم و دیگر به آن هیچ دسترسی نداریم به عنوان مثال زمانی که عزیزی را از دست می دهیم مرگ این فرد راه تمام دسترسی های ما را به او می بندد.
اما در زنده سوگواری فرد، شرایط یا موقعیت همچنان وجود دارد اما امکان دسترسی به آن برای ما وجود ندارد، به عنوان مثال زمانی که از رابطه عاطفی خارج می شویم فرد مقابل ما همچنان زنده است اما ما دسترسی به او نداریم.
واکنش انسان در زمان سوگ همان طور که اشاره شد همراه با درد و غم است. و به  گونه ای احساس گم کردن چیزی یا کم بودش را مدام در هر لحظه تجربه می کند اما راهی برای مقابله و رفع این درد ندارد.

در واقع در هر نوع سوگ که در ادامه به آن ها اشاره خواهد شد مراحلی برای انسان رخ می دهد که شامل واکنش هایی مشابه  است که همه آن را تجربه میکنند و این واکنش ها به شرح زیر هستند:
انکار واقعیت
خشم
چانه زنی
غم و اندوه
پذیرش
در مرحله انکار واقعیت، شوک برای فرد رخ می دهد و ذهن از بعد زمان و مکان خارج می شود  در اصطلاح زمان برای فرد درگیر با سوگ متوقف می شود و یا از کیفیت همیشگی خود خارج می شود، زیرا او نمی خواهد قبول کند که این اتفاق رخ داده است. و معمولا مدام به خود می گوید:
« باورم نمیشه! امکان نداره! »
اما پس از آنکه فرد از شوک خارج می شود و اتفاق رخ داده را درک میکند (مثلا : دیگر کارم را از دست داده ام!) کم کم جای انکار با احساس خشم پر می شود و فرد به دنبال مقصر می گردد و این خشم بسته به نوع چیزی که از دست رفته میتواند معطوف به خدا یا هر فرد و هر چیز دیگری بشود
در این مرحله فرد با خود می گوید:   « چرا من؟ چرا فرزند من؟ چرا شغل من؟ »
و بعد از فروکش شدن خشم، فرد به چانه زنی دست می زند ودر این مرحله  وارده معامله هایی با خدا و اطرافیان و… می شود یا قانون هایی را برای خود وضع می کند و معمولا دنبال شرط برای هر چیزی میگردد و با خود می گوید: « اگر این اتفاق رخ دهد فلان کار را انجام میدهم! اگر به خوابم بیاد غذا میخورم! »
اما پس از سردرگمی ها و عبور از چانه زنی ها برای پیدا کردن نقطه ای آرام در ذهن وقلب خود بالاخره فرد یک قدم به پذیرش نزدیک می شود و از تقلا دست می کشد و سپس در این مرحله غم و اندوه بر او چیره می شود. و همراه با این حس عمیق، احساس گناه را درخود تجربه میکند و افکاری در ذهن پدیدار می شود، خاطرات خوب از چیزی که از دست رفته در ذهن فرد نمایان می شود. معمولا افراد دراین مرحله داستان سرایی های ذهنی دارند مثلا کسی که عزیزی را از دست داده است با خود میگوید:
« میدونست قراره بمیره که این حرف رو به من زده! »
و خاطرات خود با فرد از دست داده را برای خود تحریف می کند تا بتواند درد خود را تسکین دهد. و بالاخره پس از عبور از این مرحله وارد گام آخر سوگ  یعنی پذیرش میشود. در این سطح فرد یاد می گیرد که بدون آن چیزی که از دست داده است به زندگی خود ادامه دهد.

لازم به ذکر است که در طی گذراندن هر کدام از مراحل گفته شده فوق امکان آنکه فرد دوباره به مراحل قبلی برگردد وجود دارد اما اگر مثلا دفعه اول یک هفته زمان برده است تا از نظر روانی  مرحله چانه زنی را پشت سر بگذارد، بار بعد این اتفاق سریع تر رخ خواهد داد و لازم است اشاره شود که ماندن در هر کدام از این مراحل و عبور نکردن از آن باعث می شود که فرایند سوگ به درستی شکل نگیرد لذا فرد غم و دردش به رنج مداوم تبدیل می شود.

انواع سوگ شامل:
مهاجرت کردن از دست دادن به یکباره تمامی متعلقات
از دست دادن سلامتی به دلیل بیماری یا نقص عضو
طلاق
جدایی عاطفی
از دست دادن کار
ورشکستگی مالی
بیماری عزیزان
از دست دادن و شکست در آمال و آرزوها
از دست دادن عزیز
از دست دادن دارای ها مثل خانه، ماشین و…
و…

همان طور که قبلا هم اشاره شد طی نشدن مراحل سوگ می تواند منجر به مشکلاتی در هر فرد شود مثلا بیماری های جسمی مثل تنگی نفس درد هایی با ریشه های عصبی و بدون منشا پزشکی که علت آن ها بالا رفتن سطح کورتیزول در خون فرد به علت غم است و همچنین بیماری های روحی مثل افسردگی، اضطراب پس از سانحه و روی آوردن به اعتیاد و…

است که توصیه می شود در هنگام رخ دادن هر سوگ حتما از درمانگر کمک گرفته شود.



اطلاعات بیشتر در زمینه روانشناسی علمی

وبسایت: www.mehdisareminezhad.ir

وبلاگ مطالب علمی: saremimethod.viblog.ir

وبلاگ دل نوشته ها: mehdisareminezhad-nevesht.najiblog.ir

آپارات: مهدی صارمی نژاد

اینستاگرام: Mehdi_Saremi_Nezhad

لینکدین: Mehdi Sareminezhad

سوگاحساس گناهغم اندوهمهدی صارمی نژادروانشناسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید