آن روز را درست به خاطر دارم قبضهای مهم را فراموش کرده بودم و امکان قطع شدن برق و همزمان هم آب بود
به خاطر مشغلهی زیاد کاری پرداخت قبضها را به فراموشی سپرده بودم پشت فرمان نشسته بودم و درحالی که رانندگی میکردم تمام حواسم در خانه پیش خانوادهام بود که بعد از قطع شدن آب و برق چه واکنشاتی انتظارم را میکشید
همانطور که به خانه فکر میکردم با چیز محکمی روبهرویم بر خوردم در آن تاریکی فقط نور چراغ ماشین بود که به چشم میخورد
پیاده شدم و همزمان شد با دیدن فردی قد بلند و چارشانهای، جلو آمد؛ مشخص بود چقدر عصابش خورد است
با خود فکر کردم اگر اپلیکیشنی در این موبایل هوشمندم داشتم که خود به خود یا با یک کلیک ساده بدون هیچ کارت بانکی یا رمزی و بدون تلف کردن هیچ وقت و زمان اضافهای قبضها پرداخت میشدند دیگر من این همه استرس را تحمل نمیکردم
و حالا با یک فرد دو اینچ از خود بلند تر نیازی به همکلام شدن نبود
بعد از جروبحث و صحبت با آن مرد سوار ماشینم شدم و از محل حادثه به سرعت فاصله گرفتم
در راه به این موضوع میاندیشیدم که اگر آن مرد شخصیتی از دایرکتدبیت بود چقدر خوشابه حالم میشد
آنوقت با یک تابلو بزرگ از ماشینش پیاده میشد و با لحنی دلنشین و شادکننده دل بنده که پرداخت قبض که موضوع به این مهمیست را به فراموشی سپرده ام را خوشحالم میکرد میگفت
: یادت رفته قبضهاتو پرداخت کنی
کلی قسط عقب مونده داری
وقت نکردی، سرت شلوغ بود، مشغول تفریح و سرگرمی بودی،هیچ اشکالی نداره با یه کلیک ساده میتونی به همهی قبضهای عقبموندت برسی؛
میگی نه امتحان کن.
انگشت اشاره را روی متنی که نوشته - از_پرداخت_مستقیم_پیمان استفاده کنید
میفشارم و مستقیم به دنیای پرداخت قبضها و قسطها سفر میکنم
در حالی که داشتم به این موضوع فکر میکردم لبخندی روی لبانم نقش بست گوشی موبایلم را برداشتم و با کلیک آسان تمام قبضها و اقساط عقبمانده را حل کردم دستی به موهایم کشیدم و در تاریکی شب با دلی آرام رانندگی کردم کاش زودتر یادم میافتاد 😁
#پرداخت_مستقیم_پیمان استفاده کنید
#زندهباد پرداخت مستقیم
#بدون دایرکتدبیت زندگی محاله