مردی بود. در واپسین لحظات,
آمد.
و بُرد روح را.
نیاورد.
برنگرداند جان را.
خودخواه بود و خودرای،
مرا میخواست.
برای خود، برای یک دهه که نه،
یک عمر!
میلرزد قطرات،
میترسد ظلمات.
و او باز هم چیره،
میتازد بر سرزمین روحِ من!