سبحان احمدیان مقدم
سبحان احمدیان مقدم
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

ستایش به سبک فردوسی

خیلی وقت پیش یکی از استادهام از منظم بودن فکر کردنم تعریف کرد. این تعریف همیشه توی ذهنم موند و باعث شد هر موقع به مسئله‌ای فکر می‌کنم سعی کنم نحوه فکر کردنم رو منظم‌تر کنم. در واقع این تعریف مثل یه پند عمل کرد که همیشه با من بود و چون باهاش تمجید شده بودم با یک شیرینی تو ذهنم نقش بسته بود.

فردوسی وقتی قصد تقدیم کردن شاهنامه به سلطان محمود غزنوی رو می‌کنه، ابیاتی در ستایش سلطان و یارانش در سرآغاز شاهنامه قرار میده. وقتی این ابیات رو می‌خوندم برام جالب اومد که فردوسی در بین این ستایش‌ها ابیاتی رو گنجونده که بیشتر جنبه پند دارن. به عنوان مثال در ستایش خود سلطان از شجاعت و وفاداریش تمجید می‌کنه:

به بزم اندرون آسمان وفاست
به رزم اندرون تیزچنگ اژدهاست

در جای دیگه از فروتن بود در عین قدرت و مهربان بودن در عین جنگ‌آوری ستایش می‌کنه:

نه گندآوری گیرد از تاج و گنج
نه دل تیره دارد ز رزم و ز رنج

همه می‌دونیم که سلطان محمود نه فروتن بوده و نه مهربون و از همه بهتر خود فردوسی این رو می‌دونسته اما با این نوع تمجید سعی در اصلاح سلطان کرده.

فردوسی در ادامه از سپهدار طوس سخن میگه و جوانمردی اونو ستایش می‌کنه:

ببخشد درم هر چه یابد ز دهر
همی آفرین جوید از دهر بهر

زیر بقل هر کی چنین هندونه‌ای بزاری یه قهوه مهمونت کرده :)

البته که تعریف بیش از حد از کسی ممکنه ایجاد غرور کنه اما اگه درش افراط نشه می‌تونه تاثیر خیلی مثبتی داشته باشه.

شعرفردوسیادبیاتستایش
دانشجو رشته علوم کامپیوتر در دانشگاه صنعتی امیرکبیر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید