محیط کاری هر سازمانی نشأت گرفته از آدم های است که اون رو ساختن و حفظ کردن ،مثل DNAما آدما که توی جز جز بدنمون وجود داره و ریشه در پدر و مادران مون داره ،ممکنه سال های سال از خروج یک فرد در سازمان بگذره ولی همچنان بذر فرهنگی که اون فرد کاشته در سازمان باقی بمونه ،مهم اثر گذاریه اون شخصه و جالب این جاست که حتی بخشی از خرده رفتار ها و هنجار های اون فرد هم در همکارانش باقی خواهد موند .دما که توی جز جز بدنمون وجود داره و ریشه در پدر و مادران مون داره ،ممکنه سال های سال از خروج یک فرد در سازمان بگذره ولی همچنان بذر فرهنگی که اون فرد کاشته در سازمان باقی بمونه ،مهم اثر گذاریه اون شخصه و جالب این جاست که حتی بخشی از خرده رفتار ها و هنجار های اون فرد هم در همکارانش باقی خواهد موند .
19سال پیش که نوجوان بودم اولین تجربه کاریم به وجود اومد (یه شرکت تبلیغاتی) مدیر عامل یه مرد ۴۰ساله جا افتاده بود که منو جای برادر کوچیکش میدونست ،به طرز خاصی نصیحت میکرد ،به طرز خاصی میشنید ،به طرز خاصی صحبت میکرد،حتی به طرز خاصی سیگار میکشید و به طرز خاصی ارزش قائل بود...و من لذت میبردم از این که برای این مرد کار میکنم سال ها از اون زمان گذشته ولی همچنان خرده رفتار های اون مرد رو حمل میکنم ؛ در واقع انسان های که ما دوستشون داریم یا قبولشون داریم (پدر مادر رفیق همکار ) هرکدام یک سری نگرش ها و رفتار ها رو به ما هدیه دادند و در طول زمان این رفتار ها رقیق شدند ترکیب شدند و شخصیت و رفتار ما رو شکل دادند.
در دل یک سازمان فرهنگی شکل خواهد گرفت که برگرفته از رفتار ها و نگرش افراد اثر گذار اون محیطه ،این رفتار ها در دیگران القا میشه و آنقدر تکرار میشه که در نهایت یه فرهنگ سازمانی رو میسازه (به همین خاطره که فرهنگ سازمانی یک شبه عوض نمیشه) و خب سوال پیش میاد که چه کسانی اثر گذار ترند ؟ احتمالا آدم هایی که ارتباط بیشتر و عمیق تری ساختن و همچنین اعتماد به نفس بیشتری دارند ؛ اعتماد به نفس در سازمان ها ممکنه از جایگاه شغلی بالا ،خفن بودن مهارت ها و یا کم بودن حقوق ناشی بشه که امیدوارم هیچوقت سومی نباشه.
پس باید در انتخاب سه دسته آدم خیلی دقت کرد
اولی مدیران و افراد رده بالای سازمان (رفتار مستقیم شون که قطعا اثر داره و حتی رفتار های ناخودآگاه شون هم اثر زیادی میزاره)
دوم افرادی که به راحتی نمیشه جایگزین کرد و آچار فرانسه بخش خودشونن (همه قبولشون دارن)
سوم آدمایی که به خاطر سطح کارشون حقوق کمی میگیرن و عموما ناراضی هستن علاوه بر این که آنچنان ترسی از اخراج ندارن و شهامت استعفا رو هم ندارن (البته اگر شهامتش رو داشتن شاید در سطوح بالاتری ظاهر میشدن )
و البته مورد چهارم استثنا ها ...