امید بحرینی
امید بحرینی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

چه بگویم

چه بگویم

درکم سخت است و نشانم ناکجاآباد

ذره ای گوشه ای دنج

حبابی فرو رفته در باد

چه بگویم

وقتی هستم،وقتی نیستم

وقتی چشمانم نور بلیعده

وباشمعی خاموش

دوردست هایم را می کاوم

چه بگویم

وقتی آرزویم پرزور

و زمانه چشمانش قی کرده

بی وقفه حسرت هدیه می دهد

چه بگویم

پرواز بر فراز قلب دنیا می طلبم

اما مورچه وار آذوقه به لانه می برم

می دانم در خلواره حسرت نخواهم سوخت

وسپیده دم با امیدم بیدار میشوم

شعرآوازهای بی نورکتابکتاب نوشتهامید بحرینی
omidbahraini.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید