یلدا·۶ ماه پیششوخی با مرز مرگغروب یک روز تابستان بود. سه خواهر در حیاط نشسته بودند و با هم شوخی میکردند.مینا، ناگهان به شوخی دستهایش را دور گردن مریم حلقه کرد و با خن…