ویرگول
ورودثبت نام
محمدرضا ضیغمی
محمدرضا ضیغمی
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

احمدرضا احمدی و جزیره‌اش

جهانی که احمدی در آن شعر می‌گوید جهانِ مشترکِ ما نیست. جهانی شخصی و انفرادی است. او از جزیره‌ای حرف می‌زند که هیچ راهی به آن جز شعرش نداریم.


این جهان به شدّت عادی است. «گوینده» در شعرهای احمدی دیوانه نیست؛ خواب نمی‌بیند؛ حرف‌هایش تفسیرپذیر نیست و حتّی تصاویرش آن قدر اگزوتیک نیست - آنچه از سوررئالیسم در شعرِ اوست، فقط تبدیل شدنِ هر چیز به هر چیز است.


اتّفاقاتِ او در ساده‌ترین فضاهای خانگی و شهری می‌افتد؛ شهر و خانه‌ای که علی‌رغمِ معمولی بودنش مالِ ما نیست، چون شرایطی به‌کلّی دلبخواهی دارند. زندگیِ تام‌الاختیار است. این‌جا «تام‌الاختیاری» را به معنیِ مستقل بودنِ کار شاعری از جهانِ بیرون نمی‌گویم؛ بلکه از آن فضایی حرف می‌زنم که احمدی می‌سازد؛ فضایی که خود را شدیداً از زندگی و خیالِ خواننده‌اش جدا می‌کند.

از نقاشی‌های احمدرضا احمدی
از نقاشی‌های احمدرضا احمدی


آنچه این جهان را با همه‌ی معمولی بودنش آن قدر از زندگی و خیالِ خواننده‌اش جدا می‌کند، «بی‌مرزیِ گذشته و اکنون» است. وقتی فعلِ ماضی به کار می‌برد احساس می‌کنم از حال می‌گوید؛ وقتی فعلِ مضارع به کار می‌برد احساس می‌کنم از گذشته می‌گوید.

میانِ تجربه و خاطره فاصله‌ای ندارد، انگار یکی و یکجا هستند.

به راحتی می‌توان فعل‌های ماضی‌اش را مضارع خواند، چون «کبریت زدم / تو برای این روشناییِ محدود گریستی» و هنگامی از آینده می‌گوید «این دست‌های تو / پاسخ روز را خواهد داد» گویی از گذشته می‌گوید.


دوست دارم توجّه دهم که این خصلتِ اصلیِ گفتنِ احمدی نه تنها با «نوستالژی» فرق دارد، بلکه ضدِ آن است. در نوستالژی گوینده با گذشته فاصله دارد، و در دفترهای پیریِ شاعر بیشتر دیده می‌شود.


حسرت در شعرِ احمدی بیشتر تزیینی است، سرِ کاری است. «گوینده»ی احمدی همیشه با آه حرف می‌زند و شعرش را فقط با کشیدنِ «آ»های بسیار زیادش می‌توان خواند؛ امّا بیشتر حسرتی است که با آن کنار آمده و این «آ»ها فقط برای زیبایی، یک اجرای موسیقایی است؛ نگاه کردن است مدام به امرِ محوشونده، و حسِ اکنونیتِ گذشته و گذشتگیِ اکنون. زندگی کردن در آن جزیره به «گوینده» بیشتر حال می‌دهد.


۳۰ اردیبهشت ۲، تولّدِ احمدرضا احمدی

احمدرضا احمدینقد ادبیموج نوشعر نوشعر
شاعر، پژوهش‌گر، مترجم. متولد شیراز. کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شهید بهشتی. دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه شیراز.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید