محمدرضا ضیغمی
محمدرضا ضیغمی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

ای نام تو بهترین سرآغاز

آقای کیومرث پوراحمد! در روزِ خودکشیِ شما، خواهران غریب‌تان را برای بار دوم دیدم. فیلمِ شما هدیه‌ای کوچک است به جانِ من برای همیشه. شما سعادت داشته‌اید زیبایی بیافرینید و این زیبایی به جانِ مردم داده شود،

شما که در آن سکانسِ محض، نرگس را به-پیانو-پناه-برده نشان دادید و ما او را با تصویرش در آینه می‌بینیم، گویی که دو تا هستند، چرا که آن‌ها از اوّل دو تا بوده‌اند و نما را به تصویرِ نسرین و مادر کات زدید، انگار بیدل است که می‌گوید:

هر که را دیدم در این مشهد دو نیمش کرده‌اند
تیغِ قاتل هم بر این تقدیر بی‌انصاف نیست

شما که در آن سکانسِ باورنکردنی، چگونگیِ به یک وضع نماندنِ هیچ‌چیز، زودگذری هر حرف، دگرگونیِ فضا را به فضا و حال را به حال پیدا کرده بودید، و پیدا کرده بودید که در عینِ حال و فقط همین زنده است، آنچه ادراک می‌شود یا نمی‌شود و از دست می‌رود، ولی خب ادراک شده یا نشده. و یافته بودید که این زندگی چگونه بدونِ نیمه‌ی تاریکش دارد می‌گذرد. آیا شما هم نیمه‌ی تاریکِ خودتان را کشتید؟

ما مثلِ مادرتان که در آخرین نمای فیلم، درِ خانه را پس از آنکه می‌خواهد ببندد باز می‌کند و نگاه می‌کند ایم. و «ای نامِ تو بهترین سرآغازِ» تیتراژِ پایانی انگار شما را می‌خوانَد.

محمّدرضا ضیغمی
۱۷ فروردین ۲


کیومرث پوراحمدخواهران غریبنقد فیلمخودکشیملودرام
شاعر، پژوهش‌گر، مترجم. متولد شیراز. کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شهید بهشتی. دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه شیراز.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید