ویرگول
ورودثبت نام
Lonarkaid
Lonarkaid
خواندن ۱ دقیقه·۱۳ روز پیش

قمار عشق- قسمت دوم

(موضوع و محتوا، وابسته به قسمت قبل است)

طومار:
«شیشه، ماهیت شفافیت دارد. شکست نور و شنای ماهی قرمز بر افق کوچک تُنگ. آنگاه که شیشه ترک بردارد، همچنان شفاف است. به هنگام شکستگی و هزار تکه شدن نیز اندک خراشی بر پوست خواهد انداخت. جسمی که ماهیت شیشه ای خود را نقیض نیست و منکر شفافیتش نتوان شد، مگر به خراشیدگی و صفت برندگی. این است جریان شکستگی ها.

مسئله شیشه عطر شکسته ایست که آخرین و غلیظ ترین نوتش را به اتمسفر اتاق هدیه می کند.
مسئله، قماری بیش نیست. یک ریسک مهلک، شکستگی، زیان و در نهایت، تاوان.

مسئله، قمار عشق است. پروانه ای که به شوق پرواز، در سودای رهایی از گوی و قفس، بال های ظریفش را زخمی کرده و با آرزوی لطیفش به آغوش مرگ می رود.»

پی نوشت طومار:
«مسئله، تویی که تک تک خرده شیشه های عشق را به عمق روح پوسیده ات فرستادی و اینک که شرح حال جنون و فلاکت را میخوانی، نویسنده، چشم از جهان فروبسته.
تاوان معشوقه و قمار عشق دو سرباخت بیست و سوم ژوئن بر دروازه شهر دورافتاده.»

قمارعشقعطرشیشهجنون
کفاره شراب خوری های بی حساب، هشیار در میانه مستان نشستن است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید