
کمالگرایی یکی از متغیرهایی است که در چند دههی اخیر به عنوان یک سازهی چند بعدی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. کمالطلبی یا کمالگرایی در روانشناسی به این معنا است که فرد باید همهی کارها را به طور وسواسی و کامل انجام دهد و هیچ چیزی کمتر از کمال برای او قابل قبول نیست. اگرچه کمالگرایی به عنوان یک اختلال شناخته نمیشود، اما میتواند عامل مشکلات و آسیب های بسیاری باشد.
کمالگرایی به افکار و رفتارهای خود تخریبگرانهای اشاره دارد که هدفشان رسیدن به اهداف بسیار افراطی و غیر واقعگرایانه است.
کمالگرایی را می توان به دو دسته تقسیم کرد: کمالگرایی مثبت و کمالگرایی منفی.
افرادی که کمالگرایی منفی در آنها دیده می شود، دارای سطوح بالایی از خودتردیدی و خودانتقادی هستند. آنها هیچ گاه از داشته هایشان راضی نبوده و اگر چیزی کامل و بی نقص نباشد آن را رها می کنند. این گونه افراد ممکن است ترس از شکست، تردید، غم و احساسات دردناکی را تجربه کرده و با مشکلاتی نظیر اضطراب، افسردگی، عدم اعتماد به نفس و شرم درونی دست به گریبان باشند.
در مقابل، افرادی با کمالگرایی مثبت معمولاً بر گسترش مهارتهایشان تمرکز کرده و استانداردهایشان را به مرور زمان بالاتر می برند، آنها به طور معمول با خوشبینی، لذت و تمایل به بهتر شدن رو به جلو حرکت کرده و از شکست هایشان نمی ترسند. اهداف آنها سخت و غیرواقع بینانه نبوده و اهدافشان را متناسب با توانایی هایشان مشخص می کنند.
چه عواملی باعث کمالگرایی در افراد میشود؟
از جمله مهم ترین عوامل کمالگرایی میتوان به سبک فرزند پروری والدین اشاره کرد. والدینی که میل به مراقبت بیش از حد از فرزندان خود دارند و توان شکست خوردن فرزند خود را ندارند زمینهی شکلگیری کمالگرایی را در فرزندان خود ایجاد می کند. دوست داشتن شرطی فرزندان در صورتی که نمرات و عملکرد خوبی در میان همسالان خود داشته باشد و مقایسه فرزندان با سایر افراد از تجارب ناسالم کودکی است که موجب کمالگرایی آسیب زا در بزرگسالی میشود.
علاوه بر علت ذکر شده، عوامل زیادی می تواند بر شانس یک فرد برای داشتن شخصیت کمالگرا تأثیر بگذارد. برخی از علت های اصلی کمال گرایی عبارتند از :
پیامدهای کمالگرایی
اهمال کاری: یکی از مهمترین پیامدهای کمالگرایی اهمال کاری است. افراد کمالگرا به خاطر استانداردها و معیارهای خاص و سختی که برای انجام کارها در نظر می گیرند معمولاً از انجام اصل کار باز مانده و درگیر جداول زمان بندی و حاشیه کار می شوند تا اصل کار.
آسیب پذیری افزایش یافته: کمالگرایی و افکار کمالگرایانه فشار و استرس زیادی را بر فرد وارد کرده و باعث می شود افراد سطوح بالایی از استرس و تنش را در زندگیشان تجربه می کنند
افسردگی و اضطراب: وقتی افراد کمالگرا کارهایشان بر اساس معیارها و استانداردهایشان پیش نمی رود دچار استرس و اضطراب شده و در مواردی حتی احساس بی ارزشی و افکار خودکشی ناشی از افسردگی نیز در آنها دیده می شود.
مشکلات جسمانی و روانی: افراد کمالگرا ممکن است دچار اختلالات جسمانی و روانی شوند. یکی از بیماری های شایع در آنها، بی اشتهایی روانی است که فرد به طور افراطی نگران چاق شدن و ظاهر خود است و با رژیم ها و ورزش های سخت سعی بر حفظ تناسب اندام خود دارد. در کمالگراها اختلال وسواس فکری و عملی نیز دیده می شود و آنها به طور مداوم با نشخوارهای فکری خود درگیر هستند.
روابط پر فشار و عاجز کننده: افراد کمالگرا به خاطر استانداردها و معیارهای سفت و سختی که در خانواده و با اعضای نزدیک به خود دارند معمولاً روابط پرفشار و پراسترسی را با دیگران داشته و میزان بالایی از طلاق و جدایی در روابط این گونه افراد دیده می شود.
چگونه بر کمالگرایی غلبه کنیم؟
برای غلبه بر کمالگرایی، میتوان از راهکارهای زیر استفاده کرد :
به جای تلاش برای بینقص بودن، روی پیشرفت تدریجی تمرکز کنید. اشتباهات بخشی از یادگیری هستند سعی کنید به جای سرزنش خود، از آنها درس بگیرید و منتظر شرایط ایدهآل نباشید برای شروع نباشید حتی اگر فکر میکنید هنوز آماده نیستید ، اقدام کنید.
بر روند کار تمرکز کنید نه فقط نتیجه. به جای اینکه فقط به نتیجه نهایی اهمیت دهید از مسیر یادگیری لذت ببرید. ترس از قضاوت را کنار بگذارید و به یاد داشته باشید که دیگران کمتر از آنچه فکر میکنید روی اشتباهات شما تمرکز دارند.
تلاش سالم، تلاشی است که شما را برای رسیدن به بهترینها سوق میدهد. زیرا باعث میشود شما از خودتان راضی باشید و مطمئن شوید که همیشه میتوانید به سمت بهتر شدن حرکت کنید. اما کمالگرایی، یک احساس ذهنی است که به شما می گوید نه شما و نه هیچ چیز دیگر به اندازه کافی خوب نیست. به عبارت دیگر شما فکر می کنید حتما باید به استاندارد بسیار بالایی که تعیین کرده اید برسید تا حس خوبی داشته باشید. بنابراین از انگیزه و امید شما میکاهد.
کلام آخر
کمالگرایی میتواند هم محرک رشد باشد و هم عاملی برای اضطراب و نارضایتی. اگر بهدرستی مدیریت شود، به بهبود عملکرد و پیشرفت فردی کمک میکند، اما در صورت افراط، باعث خودسرزنشی و ترس از شکست میشود. پذیرش محدودیتها و تمرکز بر پیشرفت بهجای بینقص بودن، راهی برای حفظ تعادل است.چیزی که مدام باید به خود یادآور شویم این است که مهمتر از کمال، حرکت رو به جلو و یادگیری از مسیر است.
منابع