طوبی طیبی
طوبی طیبی
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

خارج از خانه ی من...

گاهی گمان میکنم

خارج از خانه ی من

"زنده گی"

به حد کمال در جریان است

آنجا که به وضوح

صدای خنده ی شادمانه ی کودکی را میشنوم

که بی غم فردا

پا بر چاله ی آب مانده از باران بهاری میکوبد

و یا زن بی خیال و سرخوش همسایه

با قهقه های بدون علت

مهمانان ناخوانده اش را بدرقه میکند

گاهی گمان میکنم

خارج از خانه ی من

"زنده گی"

به حد کمال در جریان است

گاهی که اشک

تمام کاسه ی چشمانم را

پر میکند...


پ.ن"این متن رو یه غروب دلگیر نوشتم و هنوز صدای خنده ی اون دختر بچه و قهقه های اون زن توی گوشمه...

غروب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید