قبل شروع: این متن رو تقدیم میکنم به تمام دیندارانی که به افکار روشنفکران تمایل دارند.
بعد از انتشار این متن، بهنام بالاخره وارد گفتگو شد. سوالش این بود:
یک آزمایش ساده برای نظام معنایی: بچه ای که از ازدواج نامشروع متولد میشه حرامزاده است یا نه؟ ازدواج نامشروع: ازدواجی که بر پایه قوانین شریعت ثبت نشده باشه. اگر جوابت مثبته چطور از راه فلسفه به حرامزاده بودنش رسیدی؟ اگر جوابت منفیه بلند بگو تا دیندارانی که به افکار روشنفکران تمایل دارند هوشیار باشند.
بهش گفتم جوابم آره است. در ادامه سه سوال دیگه پرسید:
یک. اینکه با عقل بهش رسیدی چه مزیتی داره نسبت به یک مسلمان که از راه اعتقاد به همین نتیجه رسیده. اصلا روش عقلی تو به چه دردی می خوره. دو. چطوری بهش رسیدی. مشکوکت روشت شاید اشتباه رفتی. سه. هرزه ها و فواحش اینترنتی چی میگن در این خصوص؟ گویا خیلی ازشون دلبری میکنی.
در این متن میخوام جواب این سه سوال رو بدم. در ضمن این کار، پوچی و بطلان نظام معنایی آخوندها و عوام ایرانی رو اثبات میکنم.
قبل از اینکه جواب بدم، باید به بهنام بگم که درست صحبت کن. زبانت هرز شده. هرزه و فاحشه اینترنتی بدون شک یه توهینه.
سوال اول:
اول اینکه اصول اسلام تقلیدی نیست. یعنی تو حق نداری روش عقلی رو بذاری کنار.
وقتی گفته میشه اصول تقلیدی نیست، یعنی هیچکس حق نداره از کسی انتظار داشته باشه که در زمینه اصول از دیگران تقلید کنه. این یعنی اصول اسلام اصول عقلاند؛ یعنی، ما با عقل خودمون میتونیم به حکمت و چرایی این اصول پی ببریم.
شخص حتی اگه مسلمانزاده هم باشه، اگه در مورد اصول اسلام سوال داشت، جامعه اسلامی وظیفه داره به سوالاتش جواب بده. چون اصول اسلام تقلیدی نیست. تو حق نداری عقل رو بذاری کنار.
اما اگه به جامعه خودمون نگاه کنیم، مزیت روش عقلی بر اعتقادی کاملا روشن میشه (آفتاب آمد دلیل آفتاب). چون وضعیت امروز کشور ما دقیقا نتیجه همینه که امثال بهنام از مسلمانزادهها انتظار داشتند بدون چون و چرا به احکام اسلام باور داشته باشند و هر کسی رو که سوال پرسید، سرکوب کردند.
اما در روش عقلانی، به سوالات پاسخ داده میشه. چون اصول اسلام عقلانیاند، با استفاده از خود عقل میشه به تمام شبهات پاسخ داد.
بهنام! اگه هنوز هم به مزایای عقل شک داری، بگو تا جوابت رو بدم. نه فقط بهنام، هر کسی شک داره حتما مطرح کنه.
سوال دوم:
چطور به این رسیدم که بچه حاصل از ازدواج نامشروع، حرامزاده است؟
حقیقت اینه که دقیقا با از بین بردن نظام معنایی مورد قبول تو و سایر عوام ایرانی به این نتیجه رسیدم.
بیا ببینیم شما چه درکی از مقولات «ازدواج نامشروع» و «حرامزادگی» دارید و من چه درکی دارم. این درکهای متفاوتی که ما از این مقولات داریم، نظام معنایی ما رو میسازه.
شما چی فکر میکنید؟
خانم دهقان در این گفتگویی که با کاربر علی آقا داشته، خیلی خوب توضیح داده شما در مورد این مقولات چطور فکر میکنید:
دراینکه نطفه درهنگاهم بسته شدن متاثراز روحیات واخلاقیات وحالات وحتی تغذیه والدین است نیز شکی نیست که علم امروز هم ثابت کرده ودرفرامین اسلام تاکید شده. پس مطمئنا بی رحمی ازجانب من نیست ازجانب مادر وپدری است که با گناه نطفه ای رابسته اند. یکی از سنن این عالم اثرگذاری و اثرپذیری موجودات در یکدیگر است، یعنی علل و عواملی در شکل گیری یک موجود اثر گذاشته و آن موجود از آن علل و عوامل تأثیر می پذیرد. مانند آن که گیاه شدن یک دانه بر اثر خاک، نور و آب بوده و بسته به کیفیت و چگونگی این سه عامل گیاه نیز متغیر می گردد. مثلا ویژگی های فیزیولوژیک یا بیولوژیک در وضعیت جسمانی یک نوزاد اثر مستقیم دارد، چنان که ویژگی های روحی و روانی والدین در جنین تأثیر قابل توجهی دارد. اماتولد از زنا درست مانند تولد ناقص الخلقه است. چگونه اگر فرزند با دست فلج متولد شود امکانات جسمی او کمتر از دیگران است ولی به هرحال می تواند راه تکامل را طی کند و در فعالیت های مادی و معنوی به درجات قابل توجهی برسد که حتی برخی از افراد سالم به دلیل تنبلی یاسستی به آن نمی رسند، فرزند نامشروع نیز می تواند با تلاش و پشتکار و امداد از خداوند متعال به کمال مادی و معنوی برسد. جز این باشد ازعدل خدادوراست.
دهقان توهم داره حرامزادگی یه کیفیت نفسانیه. خیال میکنه کسی که حرامزاده است، به لحاظ روحی و جسمی از یه نقص برخورداره. این نقص چیه؟ خودش هم نمیدونه. اما مطمئنه فرزندی که از ازدواج نامشروع حاصل میشه، در مقایسه با فرزندی که از اردواج مشروع حاصل میشه، از یه نقص برخورداره. از کجا مطمئنه؟ از اینجا که اگه فرزند حاصل از ازدواج نامشروع یه نقص نداشته باشه، از عدل خدا به دور است.
در مورد خانم دهقان، متن بعدی هم ببینید. اونجا ازش عذرخواهی کردم.
خنده دارید. باورهاتون احمقانه است.
اما این باور غلطه؛ کذبه؛ دروغه. چون فرزندی که از ازدواج نامشروع حاصل میشه، نقصی نداره؛ اما حرامزاده است به این معنی که به طریقی حرام و باطل و اشتباه و نادرست به دنیا اومده. این یعنی،
ازدواجی نامشروع، حرام است و فرزندی که از این ازدواج حاصل بشه، حرامزاده.
پ.ن 1: بهنام خوب ببین. من وقتی میگم حرامزاده منظورم یه چیزه، شما وقتی میگید منظورتون یه چیز دیگه است. این یعنی معنای مد نظر ما از حرامزاده فرق میکنه. من الان نظام معنایی شما رو به چالش کشیدم. حالا حتما به این سوال جواب بده: اگه من بگم حرامزادگی یه نقص جسمی و روحی نیست و فقط یه اصطلاحه برای توصیف کسی که از راه یه ازدواج حرام زاده شده، از اسلام خارج شدم؟
پ.ن 2: تا زمانی که بهنام و یا سپهر و یا جلال به سوال من در پی نوشت اول جواب نداده باشند، ادامه نمیدم. من هنوز حرف دارم. در مورد نظام معنایی حرف دارم. میخوام در مورد درک خودم و درک آخوندهای عامی ایرانی از مقوله «ازدواج نامشروع» و یا حتی مقوله «حرام» صحبت کنم. جواب سوال سوم هم هست که هنوز ندادم. پس، بهنام به سوال من جواب بده تا به ادامه سوالاتت جواب بدم.
پ.ن 3: جرات داری به بحث ادامه بده. ادامه بدی خواهید فهمید باورهایی که تا الان داشتی تا چه اندازه کودکانه بودند. همون جوری که تا الان مورد معنی حرامزادگی اشتباه کرده بودید، بهت نشون میدم در مورد ازدواج نامشروع و حتی حرام و حلال هم اشتباه میکردی. منظور از حلال و حرام اصلا اون چیزی نیست که شما عوام ایرانی فکر میکنید.