رایزن
رایزن
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

فقیه تردست نیست

قبل شروع: با توجه به نامعلوم بودن وضعیت آیرین و اینکه ویرگول تابحال توضیحی نداده، یعنی من ندیدم، بهتره مجددا برای کانال تلگرامم تبلیغ کنم. سر بزنید: https://t.me/hekmatmotlagh
بیایید میتونیم بازی کنیم.

در راستای اون اعلام تحدّی، با کاربر از یه جدل داشتم و هنوز هم هست. از این کاربر خواستم به این متن یه نگاه بندازه و بگه تفسیر من از آیه 59 چه اشتباهی داره. ایشون در جواب گفت:

«اشتباهش اینه که نظر شخصیه. مثل بیشتر تفسیرهای بازار. و اشتباه دومش سطحی بودنشه. این که نشد تفسیر! شد ترجمه!!
صرفا طبق آیه قبل و بعد اومدین ترجمه بهمون ارائه دادین و نتیجه گرفتین واسه امروز نیست. شما خودت از بیرون این تفسیرو می‌پذیرین؟
اقلا پستای دیگه‌اتون ۶ ۷ دقیقه خوندنش طول می‌کشه. این پست اما به راحتی ترجمه آیه رو ارائه داده گویا ما ترجمه دستمون نیست، گفتگوی ساده شما با یه کاربر و بیان واقعه تاریخیش.
تفسیر یعنی چیزی به من بگید که از تو بطن اون آیه دراومده نه صرفا ترجمه و چیزهای مشهود. اینکار کار مترجمه نهایت پاورقی هم براش نوشتین. نه یه فقیه.»

من:

«تو میخوای چیزی رو که توش نیست از توش به زور بیرون بکشی.
مشکل شما اینه که تصور میکنید دیدن موی زن گناه داره. بعد انتظار داری مفسر یا فقیه این گناه رو از توی این آیه بیرون بکشه. اما از توی این آیه، این بیرون نمیاد که دیدن موی زن گناه داره.
مشکل از توئه نه من. تفسیر من خیلی هم دقیقه. من دارم میگم از توی این آیه، در نمیاد که دیدن موی زن گناه داره. شما توهم داری که دیدن موی زن گناه داره.
اول خودت رو اصلاح کن بعد برو سراغ قرآن»

از:

تا شما توهم فقیه بودن خودتون رو کنار نگذارید اصلا جایز نیست راجع به وهم من نظر بدین.
من گفتم دیدن موی زن گناه داره؟ اصلا اینو اژ کجای متن من دراوردین؟
بعد فقه شما می‌گه نتونستین کسی رو قانع کنین چرت و پرت بارش کنین؟ بگین توهم داره؟ طرز برخورد فقیه اینه؟ ??
شما گارد عجیبی دارید راجع به این مسئله و اصلا اهل اینهمه گفتگو هم که ازش دم می‌زنین نیستید. فقط دوست دارید حرف بزنین. دهان باشید نه گوش.
اگه دقیق از نظر شما ترجمه‌ست باشه ترجمه شما دقیقه. من دقت توی تفسیر رو توی این می‌بینم که یک چیزی اضافه بر محتوای ظاهر به من از باطن بگین نه صرفا اینکه بگین آیات قبل داستان فلان جای مدینه‌ست کنیزها فلان می‌کردن. خب خسته نباشید اینو یه بچه دبیرستانی هم متوجه می‌شه. از رده سنی ۲۰ تا ۳۰ سال، از آدمهای اهل مطالعه‌ای که نظراتتون رو قبول دارن به من معرفی کنین باهاشون صحبت کنم نظرشونو بپرسم شما که فقط نشستید منم منم می‌کنین. حرف من درسته. تفسیر من درسته. موضع من بهتره.

من:

قشر مذهبی معتقده موی زن حرمت داره. اگه معتقد نبود، به زور توسری روسری رو نگه نمی‌داشت.
اما اگه شما معتقدید دیدن موی زن گناه نداره، پس نظرتون در مورد قانون اجبار حجاب حداکثری چیه؟ موافقید زنان آزاد گذاشته بشن تا هر کسی خواست بدون روسری بیرون بیاد؟
[در مورد کار فقه و تفسیر] انتظار داری مفسر چه کار کنه؟ شما میگی باید یه چیزی از توش بکشم بیرون؟ چی بکشم؟ خودت میدونی؟ فقط انتظار داری فقیه یه چیزی بکشه بیرون؟
اما شما حتی نمیبینی که من علاوه بر محتوای ظاهر، یه چیزی از باطن هم گفتم. به نظرتون همینکه دارم میگم این آیه برای یه مساله جزئی و مشخص نازل شده، یه چیز فراتر از ظاهر نیست؟ من با استفاده از بررسی شأن نزول آیه، دارم میگم این آیه برای یه مساله جزئیه. تو خود آیه نگفته، مردم ما این رو برای یه مساله جزئی و مشخص نازل کردیم. من دارم بیرون میکشم. این براتون کافی نیست؟

به نظرم ربط عنوان این متن با این جواب آخر واضحه. اما یه توضیح بدم.

کلا قشر مذهبی که خودش کار فقهی نکرده، به اشتباه فکر می‌کنه قرآن گفته دیدن موی زن گناهه. اصلا حکومت با همین تصور، اول انقلاب، به زور توسری روسری رو حفظ کرد.

قشر مذهبی فکر می‌کنه آیات حجاب داره از حرمت موی زن صحبت می‌کنه. اما وقتی سراغ آیه میرن، می‌بینند به طور مستقیم چیزی نگفته. اما خب همیشه شنیدند دیدن موی زن گناه داره. برای همین به اشتباه فکر میکنند این حکم در قرآن هست و در نتیجه به اشتباه تصور میکنند فقیه کارش اینه که با یه سری روش‌های محیّرالعقول و فراتر از درک عوام، این حکم رو از تو اون آیات حجاب بیرون بکشه.

اما باید بگم: اون چیزی که اینها از یه فقیه میخوان، تردستیه نه تفسیر.

اصلا ادعای من همینه که

از این آیات حجاب، هیچکس نمی‌تونه حرمت موی زن رو استنتاج کنه.

این یعنی،

یه عده زور می‌زنند چیزی رو به قرآن نسبت بدن که توش نیست.

به نظرتون این تحریف قرآن نیست؟

پ.ن 1: باز هم اگه کسی سوالی داشت، بپرسه.
پ.ن 2: در مورد توهم، غیر از اینه که این یه توهمه. چرا یه عده ناراحت میشن؟ هنوز ظرفیت شنیدن نقد ندارید. مهم نیست با چه ادبیاتی بیان میشه، دارم نقد میکنم.
فقهکلاماصول فقه
در کار کلام
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید