سلااام صبح دود آلود شما بخیر😏
دیروز تو شرکت صبح اول وقتی تو قسمت بسته بندی هرکس سر لاین خودش مشغول کار بود.دوتا فنی کار هم با فاصله ی سه ،چهار متری از ما مشغول تعمیر یکی از دیگهای بزرگ محلول بودن.ماهم حرف زنان مشغول کار بودیم .که یه دفعه یه صدای وحشتناک ترکیدن وهمراهش بخار جوشانی که رو به بالا بود وفرار دوتا تکنیسین تعمیرات اتفاقی بودکه تو کسری از ثانیه پیش اومد و ما با چند ثانیه مکث و به سرعت جیغ زنان در حال فرار به سمت مخالف بودیم.حسابی همه چی به هم ریخته بود
تو دور ترین نقطه ایی که میتونستم ایستادم و وحشت زده به روبروم خیره شده بودم ومنتظر ترکیدن دیگ بخار بودم که دیدم یکی از خانوما سر جاش نشسته وبه شکل مضحکی سعی داره بچرخه وپشت سرش رو ببینه.بدو بدو رفتم زدم،بیشتر البته کوبیدم رو شونش ، گفتم بلند شو بیا این طرف چی کار داری ببینی چی شده.انگار که از شُک دراومد چون به سرعت برق وباد فرار کردیم سمت جایی که قبلا رفته بودیم.خلاصه که هفت هشت نفری که در رفته بودیم ،هر کس مشغول هر کاری بود با همون چیزی که دستش بود فرار کرده بود یکی با شیشه ترشی ،یکی با غلاف یکی با لیبل خلاصه که اوضاعی بود😅
ما چند دقیقه بعد فهمیدیم که یه لوله بخار ترکیده، دُویدن تکنیسینها هم فرار نبود ،داشتن بدو بدو میرفتن شیر فلکه اصلی رو ببندن. منم واسه نجات همکارم نزدیک بود کتفشو از جا دربیارم🙄😅
از سرپرست اصرار که مشکلی نیست،برگردین سر جاهاتون. اما پاهای من که از همه دور تر ایستاده بودم قفل شده بود.بعدنا با خنده میگفتن لیلا از ترس برنمیگشت، رفتیم از سر شهرک آوردیمش. 😁
به خیر گذشت اما اتفاقات غم انگیزی که قبلنا که دستگاهها به روز نشده بودن، افتاده بود واسه قبلی ها یاد آوری شد از انفجار دیگ محلول که به قول خودشون هر تیکش مثل ترکش به اطراف پرت میشده .ردشدن لیفتراگ از روی پای یه خانم.سر رفتن محلول وپاشیدنش به اطراف و.....
خدا آخرو عاقبت همه ی مارو به خیر بگذرونه
دیشب داشتم به این موضوع فکر میکردم که چرا تو حقوق باز نشستگی که آدمای اینجا از ناچاری تن به کار بیست و چهار پنج ساله میدن ،برای خسارتی که دیدن این مسائل دلخراشی که من دلم نیومد کامل راجع بهش براتون بنویسم ،آیا حقی در نظر گرفته شده ....؟
سوال مسخره اییه میدونم😒
چه آسیب هایی که دیدن این اتفاقات به روح روانشون وارد میکنه
خدایا هوای همه ی آدمهای معمولی که خلق کردی روداشته باش
الهی آمین🤲