چرا سرد؟ چون نمیدانم دیگران چرا در این هوای گرم سوزان میگویند سلامی گرم! سلام گرم مگر برای زمستان و دست های یخ زده نیست؟
از بحث اب و هوا گذشته، حالتان چطور است بابا لنگ دراز من؟
حال مرا جویا نباشید، که بسیار عجیب و درهم از انواع احوال است!
حال گنجشکک اشی مشی، که پرش شکسته ست!
حال یک دختر کنجکاو، که بداند چیست؟ میپرسید چه چیزی چیست؟ همه چیز! هر انچه هست و نیست!
حال کسی که ادم های دنیای واقعی را، درک نمیکند :)
این ها تنها تعدادی از دیگ احوال پلوی من است!
دیگ احوال پلو، همین حالا به دهنم رسید. اصطلاح جالبی برای توصیف حال عجیب و ترکیبی ست، مگر نه؟
بابا جان، حس میکنم از این نسل نیستم.
این ها چرا اینگونه اند؟
عجیبند، مگر نه؟
بگذارید برایتان بگویم باباجان!
این ها گوش سپردن به مولانا را دوست ندارند،
این ها فیلم های بی نظیری چون حوض نقاشی را، از کودکی تا به حال، ۵۰ بار ندیدند!
این ها دل به صدای هایده نمی بازند...
عجیبند دیگر؟ نه؟ تو را به جان هرکس که دوست دارید، حرفم را تایید کنید، تا کمی ارام بگیرم.
بابا جان، حرف بسیار زیاد دارم و وقت بسیار کم، اگر اجازه می دهید، مرخص میشوم!
از طرف دوستدار شما،
"یارا آبوت"
ااین بخش به شماست?
اهم. دوستان همراهان حضار گرامی، یه سوال. اگر بخواید کلا به نوشتن من، نه فقط به این پست بلکه کلا به تمام نوشتن هام، نمره از ۱۰۰ بدید دقیقا چند میدید؟ خیلی واسم مهمه که صادقانه باشه حتما حتما! و بنظرتون نوشتن بنده نقطه قوتی داره؟ و اگر داره اون چیه و نقطه ضعف هام چیه؟
البته در کل من پستای چندان محتوا داری تو این پیجم منتشر نمیکنم ولی در کل?
اهم، صادقانه بگید وقتی پستی از من رو شروع میکنید دلتون میخواد ته تهش رو کامل و دقیق بخونید یا نه؟ اگر نه راحت بگید چون منم بودم میگفتم راحت?
و به نظرتون اینجانب یارا، استعدادی توی نویسندگی داره و میتونه به نویسندگی ام پا بذاره یا همون به نقاشی بچسبه فقط؟?
?و جدا از همه اینا، ایده ای واسه شروعِ از زیر صفر واسه شروع نوشتنِ حرفه ای دارید؟??
این همه سوال پرسیدم چونکه یاد معلم کلاس سومم افتادم که همیشه میگفت به خودم و مادرم که بنده نویسنده خوبی میشم و حتما نوشتن رو ادامه بدم.
اما مشکل اینجاست بعد از کلاس سوم دیگه هیییچ پیشرفتی نکردم نوشتنم تقریبا همونه. گفتم شاید بتونم با تمرین پیشرفت کنم، چون ایده تو ذهنم فراووووووونه!
پ ن: این سوالارو هرجا که میخواید بهم جواب بدید.