یارا?·۲۵ روز پیشافسار گسیختههیچوقت دوست نداشتم این صفحه هر چند مجازی اما پر از خاطره من، بمونه یک گوشه و خاک بخوره، برای همینه که هر چند ماه یکبار، میون سر گرمیای زندگ…
یارا?·۴ ماه پیشاین قسمت:بچه پرروراستش را که بخواهید، در این مدت فهمیده ام که بسیاااار بچه پررو تر از آنی هستم که فکرش را میکردم.مدت هاست که سگ دو زدن را (لفظ زیبایی نیست ا…
یارا?·۵ ماه پیشکلاغ سفید...🤍چند ماهه که اینجا، در این صفحه دوست داشتنی خودم، چیزی ننوشتم. نه از سر نخواستن، بلکه هر شب میخواهم که بنویسم اما یا از خستگی به خواب میروم…
یارا?·۸ ماه پیشخواب های بی سر و ته احمقانهکوچک تر که بودم، آن هم نه بسیار کوچک تر! فقط کمی کوچک تر بودم، فکر میکردم تعطیلی آخر هفته ها بخاطر استراحت کردن دانش آموزان است. آخر میدانی…
یارا?درعتیقه فروشی احساسات·۹ ماه پیشیک نوشته دلی از یک تجربه بسیار دلی "۲"پارسال توی همین روز، قسمت اول این نوشته رو نوشتم. امسال هم با دلی شکسته تر...با بدنی خسته تر... باچشمونی گریون تر مینویسم. اما نه به اندا…
یارا?·۱۰ ماه پیشدردسر های یک تو!خودمانیم اما، بسیار دردسر ساز هستی جناب. سال هاست که دردسر های بزرگی ساختی... دردسری در احساس من. و من هم دردسر ها شدم. سلامی کردم. علیکی ش…
یارا?·۱۰ ماه پیشدیدی ای آرام جانم؟بسیار خواب آلوده ام اما، انگار خواب با چشمانم کینه شتری کهنه ای دارد.آمده ام تا دو کلمه ای بنویسم، حرف دل که نمیتوان گفت_حرف دل را که نمیتو…
یارا?·۱ سال پیشاز زبان یک متولدهامروز تولدمهبازم یه سال گذشت. اینو دیگران میگن. اما من که باور نمیکنم! انگاری نرفته تو پارسال، یهو پقی افتادم تو امسال! پارسال هم روز تولدم…
یارا?·۱ سال پیشیک پایان آرام:)اخرین پیامامون...شاید این تابستون دلم براش تنگ بشه. دوستم بود.ازون دوستا که باهم میرید بیرون خراب بازی، ازونا که قرار میزارید هزار تا کار…
یارا?·۱ سال پیشهرچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیندساعت ۶:۵۲ صبح ۷ اردیبهشتنمیدانم که چگونه بنویسم تا از دل براید و لاجرم بر دل نشیند...مینویسم، اصلا میخواهد بر دل نشیند، میخواهد ننشیند...در…