as _·۶ ماه پیشحفره...صورتش هراسان، رنگ پریده و عرق کرده بود. مردمک چمش میدوید. سرخ بود، خیس شده. هوا مرطوب و سرد و خنگ بود. نفر اخر بودم داشتم نگاه می کردم. خود…
as _·۱ سال پیشآیلتس: زندگی از میان مرگ می گذرد ۶خب. به نظر میاد اوضاع بهتر شده؟پاییزه. تقریبا ۵ ماهه شروع به کار کردم. رویتن؟ ۴:۳۰ بیداری، ۵ حاضر شده، اسنپ و رسیدن دم دژبانی ۵:۴۵ الی ۶، آ…
as _·۱ سال پیشآیلتس: زندگی از میان مرگ می گذرد۵قواعد همیشگی و تکراری شرطی های نوع اول و دوم و سوم و صفرم داره توضیح داده میشه. انگار توی اسپکینگ استفاده کردن چندتا از این ها میتونه نمره…
as _·۱ سال پیشآیلتس: زندگی از میان مرگ می گذرد ۴مرا گفتی بدر پرده دریدم/مرا گفتی قدح بشکن شکستم مرا گفتی ببر از جمله یاران/بکندم دل از همه در تو بستمساعت ۱۱ شب بود. دژبان آشنا بود. قبلا چ…
as _·۱ سال پیشآیلتس: زندگی از میان مرگ می گذرد ۳زندگیزده بودم بیرون. پنجشنبه بود. جمعه نگهبانم. خیابون ها شلوغ بود. سرزندگی و میل به بقای آدم ها داشت یادم میرفت. نه اینکه خودم اینطوری نب…
as _·۱ سال پیشآیلتس: زندگی از میان مرگ می گذرد 2ساعت نمیدونم چنده. همه جا تاریکه. هنوز وقت لازم دارم نفسم سر جاش بیاد. یکی از اون سنگین هاش بود. از اونهایی که شاید یه نصفه ورق زاناکس میتو…
as _·۱ سال پیشآیلتس: زندگی از میان مرگ می گذرد 1ساعت 7:30 دقیقه بعد از ظهر بود. نیم ساعت زودتر زدم بیرون که بتونم با مترو به موقع برسم به 9. تقریبا میتونم بگم هیچی نمیفهمیدم. از ساعت 4:30…