شاید دیگر دوستت نداشته باشم شاید دیگر با خوشحالیت خوشحال نشوم و با ناراحتیت ناراحت نشوم ولی این را بدان که در قلب من برای همیشه مکانی دنجی داری که تا عمر دارم آن مکان اشغال نخواهد شد و هیشه آن مکان یادآوری برای من بوده است که دیگر تا وقتی که در این دنیا زنده هستم به کسی دل ندهم و وابسته کسی نشوم آخر میدانی سرانجام هر عشقی به جای خوبی نکشیده شد حتی آنهایی که عشقشان حقیقی بود مرگ آنها را از هم جدا کرد برای چه سرنوشت فرد عاشق اینگونه است مگر این شخص چه اشتباهی کرده است که سرنوشتش این گونه باید تمام شود.
<<پناهگاه من تا ابد میان دو دست توست، و جایی دیگر ندارم جز دستان تو، پس اگر روزی دیدی از دست رفته ام ،تا ابد تنها نیازم آغوش توست>>
شعر کوچیک از خودمه دلی:)