به نام خالق پدر ( رودی که به دریا پیوست)

سلام به عزیز ترین پدر دنیا
پدرم کلمات هرازگاهی بشدت قاصر می‌شوند از بیان مهر و محبت
اما این احساس همچنان در دل باقی میماند
احساسی توآمان با عقل که راه را می‌سازد و عشقی که جوشش می‌شود و همچون خونی در رگ های انسانی جاری ...
پدر جان پدری قابل ستایش است اما قابل ستایش تر می‌شود زمانی که پدری هم معنای رهبری یک امت باشد
و عجیب و غریب می‌شود زمانی که پدری را بیش از همه چیز و هستی ات دوست بداری که نه او را دیده ای و نه بوی او را استشمام کرده ای
پدر جان محبوب من، شما برای من بیش از یک پدر معمولی هستی
شما برای من پدری هستی که شاه راه حیات جهان را پدری میکند
کور شود هر آنکه نتواند ببیند سنگ شود هر آنکس که همچون سنگی میخواهد مانع این رود عظیم و جریان ساز مقدس در
رسیدن به دریای بی ساحل امامت مهدی عج شود
پدر جان
ای معنای تمام ایستادگی
من زینب اگر لایقم بدانید بنت سید علی به خوبی می‌دانم اشرار جهان چه دسیسه های شومی ریخته اند تا مادرم (وطنم) را به آشوب بکشند و از این آشوب مادری مفلوک بسازند
اما یقین می‌دانم چنین دسیسه هایی و حتی سحرهایی به خودشان برخواهد گشت .
و اینبار ما جوانان وطن شن وار همچون حادثه طبس ماموران خدا خواهیم شد و با ایمانی راسخ در مقابل دشمنان نور خواهیم ایستاد .
رمز ایستادگی ما به نام شهید آرمان علی وردی گره میخورد
پدر عزیز امت دیر نباشد که پرچم جویبار حقیقت توسط شخص شما به دستان مبارک حضرت مهدی برسد
ما تا آن زمان عهدی داریم و آن عهد ، ایستادگی ماست در برابر مستکبرین جهان و رمز این ایستادگی نام شهید آرمان علی وردیست
تا به جهان ثابت کنیم و بار دیگر با چادر هایمان و با خون هایمان مشت محکمی بر دهان مستکبرین جهان بزنیم که ای اهل عالم بشنوید ما برای خون دادن آمده ایم اهل شهادت را از شکنجه های مختلف چه باک

به قول آن عزیز نورانی که راهش پر رهرو باد
بکشید ما را ملت ما بیدار تر خواهد شد

آرمان برادرم اسم تو یک رمز است