
ورود به عمارت آلبالو: جایی که راز و جادو به هم میرسند
همه چیز از آنجا آغاز میشود...
قیطریه. عمارتهای فوق لاکچری در شمالیترین نقطه تهران. راستهای که به «ویلاییها» معروف است؛ ویلاهایی که هر کدام قصری هستند با حداقل هفتصد متر وسعت.
و در میان این شکوه شهری، عمارتی با یک نام ساده و دلفریب: «آلبالو»
اما پشت این نام شیرین، یک پرونده امنیتی تلخ و پیچیده نهفته است. نقطهی آغازین این ماجرا، قسمت هشتم کتاب است، اینجا آغاز رمزگشایی از پیوند شوم میان جغرافیای ثروت و اسرار ماورایی است.
«شمعون جنی»، رمانی است که شما را از دل لاکچریترین محلههای تهران به عمق تاریکترین مسائل عرفانی و امنیتی میکشاند. داستانی که نشان میدهد چگونه قدرتمندان، برای اهداف پلید، دست به دامن نیروهایی میزنند که از جنس این دنیا نیستند.
راز عمارت آلبالو چیست؟
برای کشف پاسخها، باید خودتان قدم به عمارت بگذارید.
📚 شمعون جنی
✍️ نویسنده کتاب: محمدرضا حدادپور جهرمی
پ ن: اخرین کتابی که خونده بودم راز نگین سرخ بود که معرفیش رو گذاشتم براتون. بعد اون کتاب یه کتاب دیگه هم همسر خرید که اصلا باب میلم نبود و بعد از خوندن ۱۰ صفحه فرستاده شد به انباری... نمیدونم چرا همیشه کتاب هایی که میخره که من اصلا دوست ندارم. عالم و ادممیدونن من چه کتابی میخرم و میخونم اون دست میذاره روی کتاب هایی که من بدممیاد😄 حیف پول واقعا... چند روز پیش که رفتم فروشگاه ۳تا کتاب برداشتم این یکیش بود. چون ترسناک بود خریدم. اول نظرات طاقچه رو خوندم بعد خریدم. نوشته بودن ترسناکه اما برای من ترسناک نبود و بعضی جاهاش لوس بود. جدیدا فیلم های ترسناک هم برام مسخره س. اما خب برای یه مدتی که از کتاب خوندن دور بودم خوب بود. یه شبه تمومش کردم. کلا کتابای این نویسنده جذابه و زود تموم میشه... خلاصه دوکتاب بعدی مرتبطه با شهدا.. چیزی که عاشقانه میخونمشون این دسته از کتاب هاست. فقطم نویسنده ایرانی میخونم...😄
خلاصه ان شاءالله شهدا هم این دنیا هم اون دنیا دستم رو بگیرن...
این تابستون بیشتر برای خودم بودم. بیشتر فیلم و سریال دیدم. پشیمون هم نیستم. همین که تایمگذاشتم و به علایقم رسیدم برام راضی کنندس... از اون دسته مادرا نیستم که خودمرو ۱۰۰ درصد وقف مادری و همسرداری کنم... نمیخوامکامل باشم. فقط میخوام خودمباشم. خود واقعیم...