دیروز که داشتم کتاب شنود را میخواندم. یک نکتهی دیگری ذهنم را به خودش مشغول کرد.
همه چیز در پیشگاه خداوند دقیق است و هیچ عمل ناپسندی بی جواب نمیماند. خیلی جملهی سنگینی ست. یعنی اینکه حتی براساس شنیدهها و یا دلایلی دیگر از ظالمی حمایت کند این کار او ظلم است و باید آن دنیا جوابگو باشد.
مثل شیخ رجب علی خیاط که برای زیارت حضرت عبدالعظیم به شهر ری رفته بود. ایشان از آسفالت شدن اطراف حرم احساس رضایت و تعریف کرد. همان موقع در قلبش احساس تاریکی کرد. به او گفتند که رضاخان ظالم، خانههای زیادی را مصادره کرد و به مردم این منطقه ظلم کرد تا اینجا را آسفالت کند. نباید از ظالم تعریف کنی.
اگر دقیق به این موضوع فکر کنید میفهمید که چقدر در روزمره ما با چیزهای مهمی در ارتباط هستیم و نمیدانیم که داریم عمل ناپسندی را انجام میدهیم.
این ایام اغتشاشات که دیگر همهی اینهایی که گفتم قشنگ مشاهده شد. هشتگ مهسا امینی، زن زندگی آزادی و ... که این روزها همه دیدیم.
اما کمی دقیقتر نگاه کنیم میتوانیم این موضوع را در مسائل دیگر هم ببینیم. یک نگاه، یک کار ناخواسته. یک شوخی بی دلیل همهی اینها زمینهای میشود تا ما از آنچه که میخواهیم دور شویم. شاید با یک کار عمل خیرمان از نامه اعمالمان پاک شود. و آن لحظه افسوس بخوریم که چرا آن کار را انجام دادیم.
وَأَنذِرهُم یَومَ الحَسرَةِ إِذ قُضِیَ الأَمرُ وَهُم فی غَفلَةٍ وَهُم لا یُؤمِنونَ
آنان را از روز حسرت که برای همه مایه تأسف است بترسان، در آن هنگام که همه چیز پایان مییابد! و آنها در غفلتند و ایمان نمیآورند!
سوره مریم39