اونروز به این فکر میکردم که چیمیشد اگه تک تک فکرامون مثل یه زیر نویس برا بقیه آشکار میشد یه چیزی مثل قدرت ذهن خوانی،مثل تعداد کمی از انسان ها که حرفشون دقیقا کلمات دسته بندی شده ذهنشونه نه اکثریت که همیشه مارو توی مهی از دروغ به دنبال پاسخی درست در خماری میذارن.
دروغ،چرا مردم میگنش شاید دارن از چیزی محافظت میکنن،از خودشون؟!
یه روزی یه زمانی یه جایی دقیق نمیدونم،یه چیزی خوندم که دوروغ مکانیزم دفاعیه،دفاع بدن در مقابل چالش ها،شایدم راه دررو.
یعنی بدن داره ازخودش بدون اینکه من بدونم محافظت میکنه؛ چرا اینکارو میکنه و چرا من متوجهش نمیشم؟
وقتی با خودم حرف میزنم نمیگم من اینکارو کردم یا من فلان جارفتم میگم ماکردیم
این حرف منظور خاصی داره؟
چرا ما این حرفو میزنیم؟
شاید باید بگم منو بدنم اگه من از بدنم جداباشم و بدنم نباشم پس من چیم؟
یه همراه؟یا یه موجود اضافه؟شاید یه نظاره گر،نمیدونم یه چیزی که فقط درون بدن هست و اون داره کارشو میکنه بدون اینکه ازاون چیز بپرسه چیکار کنه،یه چیز ازقبل تعیین شده.
نه اینطوری نیست یعنی امیدوارم اینطور نباشد.
آیا مهمه،فکر نکنم مهم اینه بدنم داره از خودش محافظت میکنه ولی من نه،اونه که ورزش میکنه و من تماشا،اونه که فکر میکنه و به زبان میاره.
من چیکارمیکنم؟نمیدونم،فعلا نمیدونم.
شاید دارم به تولید کردن هیجانات منفی،هیجانات ناامیدکننده یاهیجانات کینه ورزی ازحسرت خون های نریخته شده ای که اگر سرازیر میشد،حتما یه هیجان منفی دیگه جایگزین میکردم مثل خشم،ترس یا نا امیدی بیشتر
پس فرقی نداره چه اتفاقی برامون بیفته من باز اون هیجاناتو تولید میکنم باز بدنمو ناراحت میکنم،باز ناامیدش میکنم.
اگر وظیفم این باشه چی؟
اگر بتونم ناامیدش کنم شاید بتونم امیدوارشم کنم،اگر نارحتش کنم خوشحال چطور،یا شایدم به جای این کارها که ممکنه درآینده ای نزدیک زندگی جفتمون رو پرژرف تر کنه این سطور رو بنویسم.
مهم نیست،اینا زیرنویس فکرای دونفره:بدنی محافظ،با درونی تخریب گر•
با اینهمه تضاد بازهم کنارهم زندگی میکنیم منو بدنم.
شاید تعادلی که میگن اینه،خوب و بد!اگه محافظت کردن کارخوبیه پس قطعا بدنم شامل این صفته این ینی بده که میگن منم!؟
الان نمیدونم هیجان خوشحالیو ایجاد کنم برای بدنی خوب یا ناراحتی رو برای درونی بد.!
شاید برای همین دروغ گفتن خوب نیست اونطوری بدنم میشه بده چون ازخودش محافظت نمیکنه و من میشم خوبه.
یه وقتایی مثل الان فقط دوستداریم چرتو پرتایی که توذهنمونه بقیه هم بدونن چیزهایی که اصلا نمیدونیم درسته فقط ما قبولش کردیم حتی نمیدونیم منبع این حرفا از کجاست از اون یا من!
ماشاید زندگی ایده عالی نداشته باشیم ولی قطعا وجودداریم.