غروب چشمان یار
غروب دلتنگی است
غروبی از تاسیان
غروب سر سختی است
هوای چشمان او
هوایی از عشق و نور
هوای غمگینی است...
𝓝𝓪𝔃𝓪𝓷𝓲𝓷
(دلتنگی )
غم دلتنگی تو در دل شب
خواب چشمان مرا کرده اسیر
قلب بی تاب مرا در دل روز
مثل یک مرده ی بی روح رها کردی تو
رفته ای آخر به استقبال خواب
خوابی طولانی که ندارد انتها
𝓝𝓪𝔃𝓪𝓷𝓲𝓷
