سارنگ نحوی·۴ ساعت پیشلطفا وقتهایم را صرفهجویی کن!آن روزی که پیمان وارد دفتر شد، هوا عجیب خاکستری بود؛ شبیه غبار بعد از طوفان. او کت بلند مشکی به تن داشت و نگاهی که انگار همهچیز را میدید؛…