واقعیت اینه که عده ی زیادی از انسان ها از من خوشبخت تر، زیباتر، موفق تر و جذاب تر هستند.
باید این واقعیت رو قبول کنم و دست از مقایسه زندگی خودم و بقیه بردارم.
شاید گاهی لازم باشه آدم هایی که احساس حسادت و غم رو در من زنده میکنند ایگنور و آنفالو کنم.
نباید اجازه بدم خوشبختی و موفقیت دیگران تاثیری در کیفیت زندگی من و احساسات بدم داشته باشه.
وقتی احساس حسادت می کنم، خودم رو بغل میکنم و شروع میکنم نوشتن. به خودم میگم درسته بهترین و جذاب ترین نیستی ولی هیچ اشکالی نداره تو انسانی و انسان بودن یعنی کامل نبودن. سعی میکنم بخش درد کشیده، مضطرب و غمگین وجودم رو آروم کنم.
زمانی از شکر و شکلات برای کنترل اضطرابم استفاده میکردم ولی الان معتقدم هیچ چیز به اندازه ی نوشتن من رو متوجه احساس واقعیم و واقعیت های زندگی نمیکنه.
من یک انسانم و حتی اگه روزی از الانم هم به شدت چاق تر یا زشت تر شدم. اگه در زندگی شکست خوردم و به من خیانت شد. اگه برای مدت طولانی در یک جای دورافتاده تنهای تنها موندم، باید بدونم که خودم حواسم به خودم هست.باید با بخش منطقی وجودم به صدای بخش آسیب دیده م گوش بدم، بغلش کنم و کمک کنم ترمیم بشه.