خیلی کنجکاوم که بدونم از زندگیت راضی زندگی منو که خراب کردی به آرزوت رسیدی الان واقعا چه حسی داری ؟ هنوزم میخوام بمیرم آرزوت این بود که این حسو بهم بدی مگه نه ولی نگران نباش منو به این دنیا آوردی که این حسو بهم بدی ولی من خودم این حسو از ثانیه اول زندگیم داشتم
ولی یه سوال تو انسانی ؟ اما من هیچ شباهتی بین تو و یه انسان نمیبینم فقط خیلی شبیه کابوسایی هستی که بچه ها تو خواباشون میبینن
نمیدونم چرا اما فکر کنم که دارم دیوونه میشم بعضی وقتا احساس میکنم پشتم چند نفر دارن نگام میکنن و همش یه صداهایی تو گوشم زمزمه میشه که میگه باید خفت کنم تا تموم شه این صدا ها رو همیشه وقتایی که تو داری حرف میزنی میشنوم و این صدا ها همیشه مخالف حرفایین که تو میزنی نمیدونم چرا اما این حرفا منو آروم میکنن میدونی موقع حرفایی که میزنی اون صدا ها بهم میگه که سنگین ترین چیزی که کنارمه اونو باید بکوبم تو سرت حتی فکر کردن بهشم خوشحالم میکنه اما نمیدونم چرا انجامش نمیدم دقیقا تاریخ ۱۴۰۰/۱/۵ بود که این حسو پیدا کردم اون موقع بود که دلم خواست خودم بکشمت شایدم بکشمتون میخوای بدونی اون صدا ها بعد اینکه میگفتن باید بکشمت بعدش چی میگفتن با صدای بلند تر میگفتن بزار ازت بترسن بزار بفهمن تو کی ولی مطمئنم یه روز اینو میفهمی