Rita
Rita
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

سپیده دم

و اینجا شاید همون جایی باشه که من خیلی وقته دنبالشم.
جایی تا حرف های شخصیت های داخل ذهنم رو بنویسم و شاید کسی هم اون هارو بخونه.
شروع حرف های من از اینجاست، شروع صحبت شخصیت های ذهنی من از اینجاست.
شخصیت های ذهن من زندگیشون با دروغ ادامه داره، چون همیشه واقعیت رو مثل خرسی میبینن که داره به سرعت به سمتشون میدوه و میخواد اونهارو رو ببلعه.
خودشون رو توی یک جنگل بزرگ میبینن که گم شدن اما من میخوام حرف های اون هارو برپایه صداقت بنویسم. برپایه راستی و درستی!
دروغ شیرینه، جالب تره.. اما، واقعیت اون شخصیت هاست که من رو از خودم مطلع میکنه.
برای اولین بار نوشتن حرف هاشون از زبون من، کار راحتی نیست.
ولی اینجام تا حرف هاشون رو بنویسم و یک روز وقتی شناخت کاملی نسبت به اون ها پیدا کردم،
بتونم با اون ها، شخصیت های ذهنیم رو میگم!
بتونم باهاشون دوست بشم و از وجودشون لذت ببرم(:

خودشناسیشخصیتنویسندگیاتفاقاتخاطرات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید