خودشیفتگی وضعیتی روانی است که در آن افراد احساس خودبزرگبینی و برتری به دیگران دارند. افراد خودشیفته اغلب اعتمادبهنفس زیادی از خودشان نشان میدهند، اما پشت این نقاب مطمئن، عزتنفس شکنندهای پنهان است که با کوچکترین انتقاد بهسرعت خودش را آشکار میکند. البته اگر دقت کنیم تقریبا در هر کسی مقداری خودشیفتگی دیده میشود، اما بسیار جزئی است و به کسی آسیب نمیرساند. مشکل وقتی آغاز میشود که فرد به اختلال خودشیفتگی مبتلا باشد. اگر با این افراد وارد رابطه عاطفی شوید، آسیبهای زیادی خواهید دید. به همین دلیل در این مقاله میخواهیم درباره زبان بدن فرد خودشیفته صحبت کنیم تا با شناخت کامل از برقراری رابطه عشقی یا صمیمی با او خودداری کنید.
واقعیت این است که با توجه به رفتارهای افراد هم میتوان شخصیت آنها را تشخیص داد، اما زبان بدن بدون هیچ کلامی میتواند به ما کمک کند دقیقتر افراد را بررسی کنیم و دچار اشتباه نشویم. مخصوصا درباره افراد خودشیفته که نشانههای ظاهری و رفتاری آنها تا حد زیادی شبیه افراد خجالتی است. مثلا به مقایسه این رفتارها توجه کنید:
رفتار فرد خودشیفته:
رفتار فرد خجالتی:
بسیار خوب، مشاهده میکنید که چندتا از این رفتارها در افراد خودشیفته و خجالتی مشترک است. به همین دلیل قضاوت آنها صرفا از روی رفتار ممکن است اشتباه باشد، اما تجزیهوتحلیل زبان بدن دقیقتر است و میتواند به ما کمک کند درک کنیم آیا فردی که با او روبهرو هستیم چنین اختلالی دارد یا نه.
خودشیفتهها مغرورند، اما همیشه پرتنش هستند. هرقدر هم سعی کنند آن را پنهان کنند نمیتوانند. توصیف ژست فرد خودشیفته دقیقا اینگونه است:
فرد خودشیفته حتی در موقعیتهایی که باید راحت و صمیمی باشد هم ژست مغرورش را حفظ میکند. حتی در روابط عاشقانه هم کنترلش را از دست نمیدهد و سعی میکند تا حد امکان ادا و اطوارش را حفظ کند. روانشناسان حتی از ارتباط خودشیفتگی بیمارگونه با مشکلات حین رابطه جنسی صحبت کردهاند که دقیقا بهدلیل همین اختلال ایجاد میشود.
جالب است که این فرد سعی میکند ظاهری مغرور و بااعتمادبهنفس داشته باشد، اما در زبان بدنش تضادهایی را مشاهده میکنیم. مثلا مانند افراد بااعتمادبهنفس شانههای صاف و سینهٔ جلوداده دارد، اما دستهایش اغلب در جیب یا روی باسن و کمرش هستند که با آن نشانهها در تناقض است.
خودشیفتهها به نگاهشان معروفاند. آنها میتوانند با نگاهشان شما را اغوا و جذب کنند یا حتی دلهره به جانتان بیندازند و بستگی دارد در آن لحظه چه نیتی داشته باشند. در زبان بدن فرد خودشیفته، چشمها اهمیت زیادی دارند.
چشمهای فرد خودشیفته همیشه هوشیارند و آماده دریافت نشانههایی که بتواند از آنها سود ببرد. گاهی اوقات ممکن است نگاه این افراد را با افراد مبتلا به روانپریشی اشتباه بگیرید، اما تفاوتی بزرگ بین آنها وجود دارد. چشمهای فرد خودشیفته برخلاف روانپریشها همیشه سرزنده و متمرکز است. ابروها را هم فراموش نکنید؛ ابروهای افراد خودشیفته معمولا پرپشت و بلندند.
چشمهای او خیلی بهتر از کلماتش صحبت میکنند. فرد خودشیفته میداند که چطور برای مدتی طولانی نگاهش را به همان حالت نگه دارد و آنقدر به فرد مقابلش زل بزند تا احساس کند که قربانیاش استرس گرفته است. چشمهایش گاهی میتوانند مانند آهنربا افراد را به خود جذب کنند.
بهلطف همین نگاهها، فرد خودشیفته موفق میشود جایی که نمیتواند بحث را عوض کند، دروغ بگوید و با نگاهش دروغش را به فرد مقابل بقبولاند. اگر دقت کنید، اغلب دستهایش را در ناحیه باسن یا پایین کمر قرار میدهد.
فرد خودشیفته با کمک پاسخی که به نگاهش میدهید، تشخیص میدهد که چه شخصیتی در مقابلش قرار گرفته است. اگر فردی خجالتی باشید و نتوانید ارتباط چشمیتان با او را مدیریت کنید، قربانی فوقالعادهای برای او خواهید بود زیرا بهراحتی تسلیمش میشوید.
البته اگر فردی قوی باشید و بهراحتی از پس اغواکنندگی نگاههای او برآیید، باز هم تضمینی نیست که شما را طعمه نکند! زیرا وقتی میفهمد که فرد مقابلش شخصیت قویتری دارد، برای گیرانداختن او بیشتر تلاش میکند.
بسیاری از مواقع ممکن است افراد بسته به موقعیتشان به بیادبی یا اشتباه فردی دیگر واکنشی شدید نشان دهند و حتی از کوره در بروند. مثلا کسی که کارفرماست شاید به دلایل مختلفی عصبانی شود، مثل:
در چنین مواقعی اگر فرد خودشیفته باشد، رفتاری افراطی و توهینآمیز دارد.
ممکن است صدای او بیش از حد بلند، ناراحتکننده یا قضاوتکننده باشد و اگر به زبان بدنش دقت کنید، میبینید که با حالتی تحقیرآمیز از بالا به پایین به فردی که اشتباه کرده است نگاه میکند و حالت تهاجمی دارد. یعنی حرکاتش تندوتیز است، دستها روی باسن یا کمی پایینتر از کمر قرار میگیرند و از فرایند انتقاد لذت میبرد. حتی اگر بخواهید او را آرام کنید، اصلا اجازه نمیدهد و نهتنها حمله را متوقف نمیکند، بلکه شدیدتر پیش میرود.
حالت چهره فرد خودشیفته اغلب شبیه افراد خشک و جدی است که سعی میکنند احساساتشان را بروز ندهند. ممکن است گاهی لبخندی خفیف بزند که مشخصا اجباری است و شرایطِ آن لحظه ایجاب میکند وگرنه در بیشتر مواقع لبهایش را سفت نگه میدارد و به سمت جلو میدهد (مانند لبهای پروتزشده) و البته با حالتی غیرطبیعی این کار را میکند.
بهطور کلی چهره فرد خودشیفته هر چیزی هست جز چهرهای واقعی. البته افرادی که مجذوب کاریزمای او هستند بهسختی میتوانند چنین چیزی را تشخیص بدهند.
زبان بدن فرد خودشیفته تا حد زیادی از حالات چهره او تشکیل شده است. با این حال، او سعی میکند حالت چهرهاش تا حد امکان خنثی باشد که کسی نتواند بهراحتی آن را رمزگشایی کند و به درونیاتش پی ببرد. به این افراد اصطلاحا پوکر فیس میگویند.
بهسختی میتوانید از چنین فردی انتظارِ واکنشهایی خاص مانند خندهای ساده و صمیمانه یا ابراز شگفتی داشته باشید. البته این بدان معنا نیست که او نمیتواند؛ اتفاقا او خوب میداند چطور این هیجانات را ابراز کند، فقط باید دلش بخواهد و تصمیم بگیرد که این کار را انجام بدهد.
آخرین نشانه غیرکلامی برای تحلیل رفتار افراد خودشیفته خندههای آنهاست. منظورمان از خندیدن آن زمانی نیست که بیاختیار میخندد. داریم درباره خندهای صحبت میکنیم که در لحظاتی خاص خود را نشان میدهد، یعنی وقتی فرد خودشیفته به هدفش میرسد و تسلیمشدن یکی از قربانیانش را میبیند یا مشاهده میکند که رقیبش شکست خورده است.
خنده او نشان میدهد که از شکست دیگران خوشحال است و اگر خودش هم در این شکست سهیم بوده باشد، با لذت و رضایت بیشتری میخندد.
تشخیص اختلال خودشیفتگی در افراد بهلطف استراتژی فوقالعادهای مانند زبان بدن تقریبا آسان است. زبان بدن فرد خودشیفته ماهیت واقعی او را آشکار میکند که با مهارت تمام سعی در پنهانکردنش دارد.
بسیاری از ویژگیهایی که برشمردیم در این افراد رایج هستند، اما این بدان معنا نیست که هر کسی یکی از این ویژگیها را دارد به اختلال خودشیفتگی مبتلاست.
همچنین بسیاری از افراد خودشیفته ممکن است در سطح آسیبشناختی یا نوع بدخیم آن نباشند. این افراد احتمالا کمی اغواکنندگی دارند و شاید آن را بهطور کامل با زبان بدن آشکار نکنند. هر شخص با دیگری متفاوت است و بسته به نوع شخصیت او و درجه خودشیفتگی، ممکن است زبان بدنش کمی متفاوت باشد.
منبع : وب سایت چطور