شاید فکر کنید این کسی که داره این وب رو مینویسه کیه؟
خب اون منم کسی که به خاطر اتفاقات بدی که افتاد پاسوز شده و دو یا شایدم سه ماه که در حبس خانگی نمیدونم از کی توی خونه حبس شدم ، فقط میدونم از اواخر مرداد ماه بوده ، پدرم اجازه نمیده از خونه بریم بیرون نه من و نه مادرم دوربین مخفی گذاشته تا مارو زیر نظر داشته باشه دو هفته گوشی من رو گرفت و هنوز هم احتمالش هست ، ولی باهامون بد نیست نیاز هامون رو برطرف میکنه حتی زیادتر از حد معمول اونقدر ها هم حبس نیستیم با خودش میتونیم بریم بیرون ولی تا سر کوچه تنهایی نمیشه بریم من دختر آزادی بودم با دوستام کافه و رستوران میرفتم مادرم هم همینطور و الان این شرایط برای ما سخته که از خونه بیرون نریم ، کسی نمیاد خونه مون دیگه ، و من اونقدر بهم سخت گذشته که مریضی روحی گرفتم..... شاید فکر کنید اینا دروغن یا برای جلب ترحمن اینطور نیست حداقل من کمی میرم بیرون حداقل تا مدرسه ماشین میبره و از مدرسه میاره ولی نه من کمک از کسی نمیخوام کسی نمیتونه اصلا من فقط میخوام درد دل هام رو به اشتراک بزارم
#لیمو-شیرین