ویرگول
ورودثبت نام
دختر ماه
دختر ماه
خواندن ۲ دقیقه·۲۱ روز پیش

هتل مرگ...(تک پارتی)


وارد لابی که شدیم، یه "آخيش" از ته دل گفتم و از اینکه بالاخره رسیدیم ذوق داشتم. آسانسور رو زدیم و رفتیم بالا. یه نگاه که به دکمه های آسانسور کردم فهمیدم هتل 13 طبقه داره، ولی چرا اسمش 14 طبقه تا بی نهایت بود؟

آنقدر خسته بودم که دیگه بهش فکر نکردم. تا رسیدیم بالا؛ چمدونم رو یه گوشه پرت کردم و همونجا خوابم برد. بیدار که شدم، حموم کردم و لباس عوض کردم. طبق عادت همیشگیم رفتم تو هتل و طبقاتش یه دوری بزنم.

وارد آسانسور که شدم و خواستم کلید طبقه هم کف رو بزنم،یه چیزی که تا حالا ندیده بودم توجهم رو جلب کرد، کلید خاص و قشنگی که روش با فونت چشم گیری نوشته بود:14!

آسانسور
آسانسور

یه دفعه ماجرای 13 طبقه و اسم هتل یادم اومد، با کنجکاوی کلید طبقه 14 رو زدم و وقتی در آسانسور باز شد، دیدم که دیواره های 2 در 2 متر، یه اتاق تشکیل داده که رو به روش، یه دره که پشتش یه کامپیوتر هست. روی صفحه ی کامپیوتر، نوشته بود:کد رو برای گرفتن اطلاعات وارد کن.

اتاق
اتاق


کدوم کد؟ ناگهان متوجه شدم رو دیوار های اتاق، کد هایی کنده کاری شده! کد ها رو سریع وارد کردمو برای آپلود شدن اطلاعات صبر کردم. اطلاعات وحشتناکی درباره جواب قتل های بزرگ تاریخ و مکان قاتل هاشون بود.خوندنشون که تموم شد، با ذهنی مغشوش اومدم که برم، ولی یهو دیوار های دو طرف کنار رفت و دو تا راه رو که تو هر کدوم 5 تا کامپیوتر بود جلوم سبز شد، کد همه رو وارد کردم و تمام راز های بزرگ و خطرناک دولت ها که روزی برام یه تئوری بودن رو فهمیدم. بعد از همه ی اینا، کل اتاق خالی شد و یه در ظاهر شد، واردش شدم و بوی تعفن دیوونم کرد! همه جا پر از جنازه بود! یه صدایی اومد که می گفت:عاقبت فهمیدن راز ها، مرگه،تو هم دیر یا زود، مثل همه ی این اجساد می پوسی و کسی یادش نمیاد تو کی بودی و چرا رفتی... اون موقع بود که معنی بی نهایت تو اسم هتل و فهمیدم...







امیدوارم خوشتون اومده باشه! نظراتتون رو بهم بگید😘ممنون! ✨

هتلسفرترسناکمرگراز
در کوچه ی ما رنگ خوشی هیچ نبود🥀 حال دلمان جز غم و تشویش نبود🥀
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید