هیچ·۱ روز پیشکینگو تمام می شوی خورشید هست زمین خواهد بود اگر نباشیم و رفتیم فردا دو باره متو لد می، شود سبزه ها گره باز می کنند و ماهی دریا به صیاد…
هیچ·۵ روز پیشاازتا شب مرا بنویس منتظر حرفهایت هستم اگر برگ برگ درختان بریزد ترا برای همه روزها خواهم نوشت ودر سرای همه زیستن از بالکن نگاهت شعوری را برا…
هیچ·۶ روز پیشنگو رازی ست هر چه خمیده بر لبانت گل بیفشانیسزاوار دیدن خواهی شدآنچنان که ترا به محشر رویای صادقانه دعوتت کنند دیدن و ندیدن بر نگاهت خندان شو…
هیچ·۶ روز پیشنهنمیگویم کیستم همه نوشته ها مرا معلوم میکندنیازی به دیدین نباشدسرباز بدون اسلحه در سنگر افکار نمی رود بیا مرا در نوشته دریافت کنانسان می،…
هیچ·۶ روز پیشچنداز زمان که بگذریحبابی جلوی چشمانت باز می شود تو در نفس گاه مرداب رها می، شویآسمان را میبینی دریا را هس میکنیزمین را به حال خودش می، گذا…
هیچ·۶ روز پیشدریگذشتیمبا پروازمان بلندتر پریدیمکوبیدیم ساز کوبه ای شدیمحالا باید باشیم و بگوییم جسم مان مانند کودکی شده استدوست دارد حرف زدن یاد بگیردو…
هیچ·۹ روز پیششاهشوخی نکن زنده ام لابه لای انگشت هادرفاصله ای کوتاه داریم نفس میزنیمتا ابد و کوتاه نمی شویم تا آخر هستیمبه همه بگو ما خودمان را به درک اح…
هیچ·۱۳ روز پیشارهداشتم رد می شدم دیدم تنهاییباران میزد ااپر از اشک بودی بعد که گذشت هردو با هم گذشتیم هر دو با هم از این همه عابر ردشدیمپرنده دیدم شدیم پروا…
هیچ·۱۳ روز پیشنگاهبه یکی از آدم ها گفتم نامت چیست گفت بگو گوگولی بعد از نگاه گفتم دختر یا پسر هیچی نگفت و خندیدماهم بلاکش کردیم چون خودش را قبول نداشتچه ب…
هیچ·۱۶ روز پیشجدیسکه نیستم برق بزنم داد نبودم فریاد کنم بالی در مسیر پرواز بودم مثل رویش شبنم روی هر نگاهی صبحی روشن برای هر آرزویی بودموکلاغ ها زندگی شان…