ستاره امیرحسنی
ستاره امیرحسنی
خواندن ۷ دقیقه·۱۰ ماه پیش

شرم چیست و چه تفاوتی با خجالت دارد؟


احساس شرم

احساس شرم شخصی هست. زمانی که کاری رو انجام ندادیم و باعث می‌شه تا شرمنده باشیم. به عبارتی کوتاهی کردن در وظیفه و مسئولیتی که باید انجام می‌دادیم اما انجام ندادیم و یا نباید انجام می‌دادیم ولی انجام دادیم یعنی شرم. در این موارد ما خودمون رو محکوم و قضاوت می‌کنیم.

خجالت کشیدن در مواقعی هست که باید کاری رو انجام می‌دادیم اما یا درست انجام ندادیم یا دیرتر از زمانی بوده که باید انجام می‌شده.

مثلاً

بابت حرفی که زدیم خجالت می‌کشیدم چون اون حرف رو درست نزدیم. مثلاً فحش یا ناسزا گفتیم. یا غیبت کردیم. در مورد رفتار هم مثلاً باید غذا می‌پختیم اما شور شده یا سوخته.

در مورد شرمندگی

ظرفی رو شکستیم. غذا نپختیم و...

به بیان ساده‌تر شرمندگی برای انجام ندادن و خجالت برای درست انجام ندادنِ کار هست.

به همین دلیل وقتی که احساس شرم در ما پررنگ می‌شه حس عذاب وجدان و احساس گناه پیدا می‌کنیم. در حقیقت شرم چون باعث می‌شه تا ما احساس تقصیر داشته باشیم به مرور زمان باعث عذاب وجدان در ما می‌شه.

تفاوت شرم و خجالت چیست؟

شرم همیشه منفی هست اما خجالت می‌تونه مثبت یا منفی باشه.

در مواردی که خجالت به شکل مثبت خودش رو نشون می‌ده زمان‌هایی هست که شخصی از ما تعریف می‌کنه. از ظاهر یا معلومات و ثروت و یا هر چیزی که داریم. زمانی که از ما تعریف می‌شه و ما دوست نداریم که مرکز توجه باشیم باعث می‌شه تا خجالت بکشیم و به اصطلاح سرخ بشیم.

این تعریف می‌تونه در یک جمع دونفره یعنی من و شخصی که از من تعریف می‌کنه باشه و یا در یک جمع بزرگ.

علت خجالت بستگی به عوامل شخصیتی ما داره. مثل عزت نفس و اعتماد به نفس و...

در این مواقع ما سعی می‌کنیم که تعریف‌هایی که ازمون می‌شه رو نا دیده بگیریم.

مثال برای روشن شدن موضوع

مثلاً می‌گیم نه اینجوری هم نیست شما خیلی به من لطف دارید که اینجوری می‌بینید. یا خود تخریبی داشته باشیم و بگیم اگه خوب می‌بینید به خاطر اینه که مثلاً ارایش کردم. یا لباسم اینجوری نشون می‌ده.

در مورد ثروت یا موقعیت اجتماعی هم دقیقاً همینه. می‌گیم نه ما پول نداریم همه ش قرض و قسطه. یا فلانی اشنا شد و پارتی بازی کرد وگرنه من کجا و این کارها کجا و جملاتی از این قبیل که همۀ ما یا گفتیم و یا شنیدیم.

علت این نوع رفتارها بر می‌گرده به مسئلۀ عزت نفس و اعتماد به نفس. در این مقاله تفاوت این دو موضوع و راهکارهای حل مشکل کاملاً توضیح داده شده.

چه زمانی این احساسات مخرب هستند؟

احساس شرم یا خجالت مثل هر احساس دیگه‌ای باید تجربه بشن؛ اما ماندن در این احساس به مدت طولانی مضر و بازدارنده است. خصوصاً مواقعی که باعث می‌شه تا ما نتونیم در مسیر رشد گام برداریم.

همونطوری که اشاره شد گاهی ما به خاطر تعریف و تمجیدهایی که ازمون می‌شه عقب نشینی می‌کنیم و با انکار اون کار مثبت که باعث افتخارمون هست سعی می‌کنیم که عادی جلوه بدیم. همین کار باعث می‌شه تا اگه عزت نفس پایینی داریم دست از تلاش کردن برداریم. چون دوست نداریم که مرکز توجه باشیم و دیده بشیم.

به عمد کارهایی رو انجام نمی‌دیم تا احساس خجالت که ممکنه به وجود بیاد رو تجربه نکنیم.

خیلی اوقات این اتفاقات به خاطر جنسیت، سن و سال، موقعیت خانوادگی و... رخ می‌ده. مثلاً می‌گیم الان 45 سالمه و خجالت می‌کشم دوچرخه سواری یاد بگیریم و...

یا به خاطر درد قاعدگی خجالت می‌کشیم که استراحت کنیم. اگه کسی بهمون زندگ بزنه و بخواد که به منزلمون بیاد نمی‌تونیم بگیم نه چون که امروز پریود شدم و نمی‌تونم پذیرایی کنم. بهانه‌های دیگه‌ای رو میاریم و یا درد رو تحمل می‌کنیم و جواب بله می‌دیم.

شرم بیشتر با واژۀ حیا به کار می‌ره و جنبۀ ابرو و حیثیت داره.

این باور که دختر باید حیا داشته باشه و مثلاً بلندبلند نخنده در خیلی از خانم‌ها نهادینه شده. اگه به عکس‌های دوران قدیم مثلاً 80 سال پیش نگاه کنید اکثر خانم‌ها دهانشون رو با روسری می‌بستند که موقع خندیدن کسی متوجه نشه.

این نوع رفتار رو شرم و حیا می‌دونستند که امروزه کاملاً منسوخ شده.

همونطوری که در ابتدای مقاله اشاره شد شرم یعنی انجام ندادن کار یا عملی و یا نگفتن کلام و سخنی و خجالت یعنی درست انجام ندادن کارها.

برای اینکه این موارد برطرف بشه و متوجه بشیم که به چه صورت باید عمل کنیم قبل از هر چیز باید باورهامون رو پاک‌سازی کنیم.

هر باوری که راجع به شرم وخجالت داریم رو بنویسیم. چه درست و چه نادرست. همۀ باورها که پاک‌سازی بشه متوجه می‌شیم که کدوم برای ما مناسب و کدوم نامناسب هست.

بعد باورهای درستی که در مورد شرم وخجالت هست رو بنویسم. شاید از نظر ما با توجه به فرهنگی که داریم درست نباشه اما باور درستی هست. بدون در نظر گرفتن اینکه چه کسی چه فکری می‌کنه باورهامون رو بسازیم و نهادینه کنیم

باورهای مخرب و سمی

خیلی از باورهای ما واقعاً بی پایه و اساس هستند مثل همین مثالی که زدم؛ بنابراین وقتی یک باور دیگه برای ما ارزشی نداشته باشه ناخودآگاه رنگ می‌بازه و در زندگی‌مون دیگه جایی نداره.

گاهی ما می‌خواهیم موضوعی که به هیچ وقت نباید بابتش شرم و خجالت داشته باشیم رو رها کنیم اما نمی‌تونیم و حرف مردم برامون مهم هست. یا می‌ترسیم که حتی نزدیک‌ترین عضو خانواده هم طردمون کنه.

بعد از اینکه مطمئن شدیم کارمون درست هست. به این موضوع فکر کنیم که اگه قرار بود همیشه از گذشتگان تقلید می‌کردیم هنوز نظام برده داری بود. چون باعث خجالت سفید پوست‌ها بود که با سیاهان باهم زندگی کنند. یا هنوز زنده به گور کردن دخترها وجود داشت چون زشت بود که خانواده‌ای دختر داشته باشند و باعث خجالت و شرم در برابر دیگر قبیله‌ها بود.

در نتیجه همیشه یک یا چند نفر بودن که بخوان در مقابل اشتباهات بایستند تا دنیا جای بهتری برای زندگی کردن باشه.

روش دیگه که برای تمام احساسات لازم و ضروریه عزت نفس هست.

عزت نفس

عزت نفس تقویت بشه هم راحت‌تر نظراتمون رو می‌گیم و هم بابت کارهایی که کردیم نه شرمنده‌ایم و نه حجالت می‌کشیم

اگه عزت نفسمون پایین باشه یعنی احساس خود ارزشمندی نکنیم کاری می‌کنیم که دیگران ما رو سرزنش کنن و ما خجالت بکشیم و شرمنده بشیم.

چرا؟

چون احساس قربانی بودن داریم. از این احساس تغذیه می‌شیم و چون برامون لذت بخش هست ادامه می‌دیم و بارها تکرار می‌کنیم. شاید ناخودآگاه باشه و بعد از انجام کار خودمون هم ندونیم که چرا این کار رو انجام دادم یا ندادم؛ اما در ضمیر ناخودآگاه ما برنامه‌ای هست که باعث می‌شه تا بارها این کار رو انجام بدیم و احساس لذت و خوشی داشته باشیم. مثلاً بابت سهل انگاری در کاری که انجام می‌دیم ولی از اینکه توبیخ می‌شیم و پیش کارفرما شرمنده هستیم احساس شرمندگی می‌کنیم اما بدمون نمیاد.

مسئولیت پذیری 100 در صد

با پذیرش مسئولیت 100 درصد به این آگاهی و باور می‌رسیم که ما مقصر نیستیم و با توجه به آگاهی که در اون روزها داشتیم کار کردیم در نتیجه خجالت و شرم معنا نداره. با پاک‌سازی کردن به روش هواپونوپونو می‌تونیم این احساس رو پاک‌سازی کنیم و برای همیشه رها بشیم.

هیچ‌وقت خودمون رو با دیگران مقایسه نکنیم.

به یاد داشته باشیم که ما دیگران نیستیم و ما هیچ‌وقت به جای دیگران و با اون نوع نگاه و باور زندگی نکردیم در نتیجه لزومی نداره خودمون رو با دیگران مقایسه کینم و بابتش احساس شرم و حجالت داشته باشیم. خودمون رو با خودمون مقایسه کنیم تا در مسیر رشد و پیشرفت متوجه بشیم که چقدر رشد داشتیم و کجای راه رو اشتباه اومدیم و باید اصلاح مسیر کنیم.

خودآگاهی

به این موضوع دقت کنیم که دیگران به خاطر رفتار یا گفتار من، من رو قضاوت می‌کنن و همین کار باعث می‌شه تا همه متوجه کاری که کردم بشن. توجه به این موضوع شرمندگی ما رو بیشتر می‌کنه. چون ما به خاطر یک نوع رفتار یا یک جمله ی خاص قضاوت می‌شیم و خوب یا بد بودن ما رو تائید یا رد می‌کنند. در صورتی که اگه به خودمون آگاه باشیم و بدونیم که چقدر ارزشمند و لایق هستیم بابت جزئیات، کلیات رو زیر سؤال نمی‌بریم. البته نه به معنای بی‌اهمیتی و غرور.

نه!

بلکه با این دید که درسته اشتباه کردم اما جبران می‌کنم چون من در کل ارزشمند و لایق هستم پس می‌تونم اگه اشتباهی کردم رو جبران کنم. قضاوت دیگران برامون مهم نیست چون اونا هم کامل نیستن و اطلاعات کاملی هم از ما ندارند.

بنابراین وقتی که نه خودشون کامل هستند و نه اطلاعات دقیقی از من دارن و به خوبی من رو نمی‌شناسن مطمئن می‌شیم که قضاوت‌هاشون هم درست یا کامل نیست. در نتیجه دلیلی نداره برای چنین نتیجه‌ای شرمنده و خجالت‌زده باشیم.

عزت نفساحساس شرماعتماد نفسعذاب وجدان
نویسنده، ویراستار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید