ویرگول
ورودثبت نام
محمد‌رضا‌حسن‌خانی
محمد‌رضا‌حسن‌خانی
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

محمد‌رضا‌حسن‌خانی‌تیک‌تاک

محمد‌رضا‌حسن‌خانی
محمد‌رضا‌حسن‌خانی

.


صد شاعر و صد شعر» عنوان کتابی است که فوجی‌وارا نو تِی‌کا آن را گردآوری کرده و نشر فرهنگان آن را به چاپ رسانده است.

«صد شاعر و صد شعر» یکی از جُنگ‌های کهن شعر ژاپنی است، حاوی صد شعر از صد شاعر نامدار که فوجی‌وارا نو تی‌کای شاعر آن را در قرن سیزدهم میلادی گردآوری کرده است. این کتاب جُنگی است از شعرهای ژاپنیِ تان‌کا (شعر ۳۱ هجایی)، از صد شاعر گوناگون که به‌ترتیب تاریخی تنظیم شده است. اولین شعر از امپراتور تِن‌جی است و آخرین آن از امپراتور بازنشسته جوُن توکوُ.

فوجی‌وارا نو سادای‌ئه را که به تِی‌کا هم معروف است، گردآوردنده‌ی این جُنگ دانسته‌اند، اگر چه احتمال آن هست که کس دیگری، شاید پسرش فوجی‌وارا نو تامی‌ئه آن را ویرایش کرده باشد. مدخل ۱۴ ژوئن ۱۲۳۵ در میگتسوُکی می‌گوید که چگونه اوتسونو میانو یوریتستونه، تی‌کا را ترغیب کرده که از صد شاعر صد شعر گلچین کند تا روی درهای کشویی استراحتگاهش نزدیک کوه اوگورا بنویسند. اگر این شعرها همین هیاکونین ایشو باشد تاریخش باید از ۱۲۳۵ تا ۱۲۴۱ باشد. هیاکونین شوکا (شعرهای برتر از ۱۰۰ شاعر) گردآورده‌ی تِی‌کا در حدود همان زمان، شاید پیشگام آن باشد. برتری شعرهای پاییز و عشق و سبکِ شور شدید و زیبایی افسونگری که هیاکونین ایشو از آن مالامال است رغبت شدید شاعرانه‌ی بعدی تی‌کا را منعکس می‌کنند. این اثر الهام‌بخشِ شوق به خواندن شعر شده است و اولین شرح موجود آن در آغاز دوره‌ی موروماچی پدید آمد. مجموعه‌های زیادی مثل بوکه هیاکونین ایشو (صد شعر از صد شاعر سامورایی) از بخش دوم دوره‌ی اِدو و آی‌کوکو هیاکونین ایشو در ۱۹۴۲، همه سرمشق‌شان همین اثر بوده است.

همین‌طور اساس بازی ورق مردمانه‌ی اوتا کاروتا، شعرهای هیاکونین ایشوی اصلی بوده است که از دوره‌ی اِدو آن‌ها را از بر می‌کرده‌اند. این بازی امروزه هم رواج دارد. برای بازشناختن این مجموعه از تقلیدهای بعدی، درست‌تر آن است که این جُنگ را اوگورا هیاکونین ایشو بنامند.

?

قسمتی از کتاب صد شاعر و صد شعر:

*کی تو‌مونوری

ای شکوفه‌های گیلاس

این روز آرامِ

رخشان بهاری،

چرا پراکنده می‌شوید

با چنین دل‌های بی‌قرار؟

*کی نو تسورایوکی

از آنجا که دل انسان بسیار دگرگون می‌شود

احساس تو هم شاید دگرگون شده باشد

اما این هست که در خانه‌ی دیرین من

شکوفه‌های گیلاس همچون پیش می‌شکفند

با عطری از گذشته

*بانو سانوُکی

آستین‌های نمناک از اشکم

به صخره‌هایی در دریا می‌مانند

که حتا در جزر هم

نه تو هرگز به آن‌ها اعتنایی می‌کنی،

و نه آن‌ها هیچ‌گاه خشک خواهند شد.

*بانو ایسِه

کوتاه چون بندهای خیزران‌هایی

که می‌رویند در کنار دریا

روی ساحل سنگریزه‌یی نانی‌وا،

امیدوارم زمان دوری تو از من

همدانهمدلیهمدمبازار همدانهمنشین ابدی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید