افسوس ، کلیدر بزرگترین رمان ایران و دومین رمان جهان .ویرایش ویراستاری نشده وان همه مخاطب رادر خوانش اذیت می کند اضافه گویی دارد .نویسنده اطلاعات درست راازدوبر گرفته ویا کسب نموده ولی منابع معتبر مراجعه نکرده است و یکی دونمونه جهت یاد اوری ایل وقبیله گل محمد کرمانج بودند ویا کاروانسرایی که در سبزوار واقع شده درنزدیک نیشابو رمی باشد .درویشان شاید دوره گرد وشبگردی کنند ولی گدا ودست به گدایی نمی برنددرویش صوفی بادرویش گدا فرق دارد .او ماه درویش رادرویش قلندری می نامد که گدایی می کند و قلندریان گدا نیستنددرویش یافقیر درگاه خدا خدایند ودرجستجوی حقیقت .حال نویسنده نمیداند که درویشان بیدخت نعمت اللهی اند سماع نمی کنند واو قلندری راکه هوای بیدخت وسماع دارد معرفی می کند قلندریان هم سماع ندارند ولی سر می تراشندخرقه برتن وعیارندنویسنده درویش وعارف نعمت اللهی گنابادی را با قلندری اشتباه گرفته ووباز هردوی انرا با درویش گدایی که هوای بیدخت دارد گدارا چه به سماع .شاید هم نویسنده میداند و می شناسدولی به عمد حتی با سلسله ها ومذاهب وادیان بازی می کند بلوچ ر سنی وماه درویش راشیعه ومیگوید دور شویم از هم . گاهی گویش ها ودیالوگ ها گونه ای دیگر تلفظ می شوند ولی واژه هایی واقعا اشتباه نوشته شده اند که مانند تاخت که به جای طاق ویاهل که هول نوشته شده وبدخوان شدن در کلماتی مانند به اش که صحیح ان بهش ویا کاکل ات که کاکلت نوشته میشود مردم اند، مردمند صحیح است وبسیاری دیگر .
نقطه های نابه جا ویرگول ها وعلامت سوال ها واقعا از نظر نگارشی خیلی سطحی است .درست است که دربردارنده فرهنگ اقتصاد ،اجتماع وتاریخ است اما اشتباهات واطلاعات چشمگیر وبزرگی دران نهفته است .متاسفم برای سالها که کاش قبل از چاپ نویسنده باتاریخ دان وعارفان ونویسندگان دیگ نظر خواهی می کرد .گل محمد در خواب دم دروازه خیانت فرماندار به شهر وهجوم مغول را می بیند از سر بداران میگوید ولی در خواب جای بزرگان ودانشمندان وعارفان وصوفیانی که رودر مغول ایستادند وجان دادند ومغولهارا می کشند نگفت .تکرار وتکرار از خیانت وحمله وجای مجاهدت ودلیری خالی بود .این مطالب ذره ای بود از دوجلد اول کلیدر که مطالعه نمودم .باسپاس